۱۳۸۵ اسفند ۲۸, دوشنبه

چند ساعت مانده


تا الان داشتم لیست می‌نوشتم.
ولی در واقع نمی‌دونم چی‌می‌خوام
کلی فکر و نقشه و کلی هوای تازه و باقی چیزهایی که نمی‌شه گفت شد، سه صفحه کاغذ کلاسور
خدا بده برکت! 

خوبه راهیه مسیر شناختم و در پی سفری سبک.
اگه قرار بود مثل آدم باشم نه گمانم که این کیسهء خواسته‌های من پر می‌شد
خدایا دل‌های‍‌‌‌مان را سرخ از حرارت عشق
مسیرمان را سبز و هموار و
دل‌های‌مان را با خلق خدا مهربان‌تر؛ فرما
خدایا زخم‌های مان را بی مرحم رها مکن
سلامتی و شادابی را بر زندگی همه مقدر فرما
و دولت عشق را بر دل‌هامان حاکم نما

۱ نظر:

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...