یک سال دویدی، یکسال با چشم باز دروغ گفتی. یکسال دیده رو ندیده کردی ، کرده رو نکرده. با هر آرسن لوپن بازی که بود این یکسال هم تموم کردی
مثل زمان سفر.
هزارتا لایی میکشی و خلاف میکنی که بیست و پنج دقیقه زودتر برسی تازه بگی: خب حالا چه کنیم؟
حالا از همه پلها و موانع گذشتی، خوشحال هستی؟
در این یکسال، چقدر واقعا زندگی کردی؟
به خودت چقدر از زندگی بدهکاری؟
به چند نفر گفتی دوستت دارم و به سر چند نفر صادقانه دست نوازش کشیدی؟
چندتا رو رسما دودرشون رو بیچوندی لای پنبه ؟
چندتا گیاه کاشتی؟
چند خلقت داشتی؟
دست چندتا رو گرفتی؟
چقدر چاخان سرهم کردی؟
بیشتر روزها توی آینه از خودت راضی بودی؟
و به قاعدهء هر ساعت این سیصدوشصت وپنج روز میشه میپرسید، حالا که سال نو کمتر از یک روز با ما فاصله داره. قراره همینها تکرار بشه؟
یا قراره واقعا یکسال انسانتر بشیم
قول بدبم به قدر همان لیوان آب مواظب شکستن دل هم باشیم
مثل زمان سفر.
هزارتا لایی میکشی و خلاف میکنی که بیست و پنج دقیقه زودتر برسی تازه بگی: خب حالا چه کنیم؟
حالا از همه پلها و موانع گذشتی، خوشحال هستی؟
در این یکسال، چقدر واقعا زندگی کردی؟
به خودت چقدر از زندگی بدهکاری؟
به چند نفر گفتی دوستت دارم و به سر چند نفر صادقانه دست نوازش کشیدی؟
چندتا رو رسما دودرشون رو بیچوندی لای پنبه ؟
چندتا گیاه کاشتی؟
چند خلقت داشتی؟
دست چندتا رو گرفتی؟
چقدر چاخان سرهم کردی؟
بیشتر روزها توی آینه از خودت راضی بودی؟
و به قاعدهء هر ساعت این سیصدوشصت وپنج روز میشه میپرسید، حالا که سال نو کمتر از یک روز با ما فاصله داره. قراره همینها تکرار بشه؟
یا قراره واقعا یکسال انسانتر بشیم
قول بدبم به قدر همان لیوان آب مواظب شکستن دل هم باشیم
اگه خیلی هنر کردم به خودم حال دادم ...
پاسخحذف