۱۳۸۵ اسفند ۱۹, شنبه

کاسه داغ تر از آش



دروغ چرا؟
آدم‌ها بعد از متارکه هر چه زمان می‌گذره،

 دیگه حوصلهء بچه‌های خودشون هم ندارند.
وای به بچهء یکی دیگه.
اما از اون روزی بگم که یکی قصد کنه از هر دیواری شده وارد زندگیت بشه.
با کمال تعجب چنان توجهی به بچه‌ات نشون می‌ده که تو می‌مونی حیرون که نکنه از اول این بابای بچه‌ بوده و خودت حالیت نیست
دیگه از تو برای بچه تو مهربون تر می‌شن.

 این همون ساعت زرد معروفه که وقتی زنگ می‌زنه باید در رو باز کنی و از طرف بخواهی لطفا تشریفش رو ببره بیرون
مردم وقتی زیادی مایه میذارن که یه خوابی برات دیده باشن.

 وگرنه بچه من که بابا داشته از اول و این منم که دنبال یار می‌گردم

۱ نظر:

  1. دمت گرم....خوبه ها!!!
    چیزایی رو که خوشم میاد خوووب میفهمم ..مگه نه؟؟؟

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...