۱۳۸۶ فروردین ۳, جمعه

اعتیاد



هر چی باشه زور نسل جوان می‌چربه
بالاخره باید ساک سفر بست و راهی شد
خدایا خوب فکر کن ببین بالاخره نمی‌خوای یکی رو بفرستی که اون منو ببره سفر؟ من می‌دونم چقدر به تجربه‌اش احتیاج دارم. 

حالا تو هم به روی خودت نیار تا ببینیم کی خجالت می‌کشی؟
منم آخرش عقده‌ای که شدم. 

میرم ترمینال معتاد می‌شم و برای پول جنس، کارم می‌کشه به قاچاق مواد مخدر و الی آخر.
ببین. 
بی محلی سرکار می‌تونه چه فاجعه‌ای بی‌آفرینه؟

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...