۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

مصلوبین دفاع مقدس



سالی یک‌ هفته مروری داریم به ایام، رفته
سال‌های جنگ و دفاع، حقیقتا مقدس.
به تصاویر که نگاه می‌کنم
مردهایی می‌بینم که نه کلاه شاپو نه قلندری، هیچی به سر ندارند
انگار یهو یه کیسه بسیجی از غیب ریخت تو جبهه
با اونایی که به‌زور ترس سربازی رفتند کاری ندارم. گو این که در جبهه همه مردانه جنگیدند
اما این نوع خاص که ربطی هم به بسیج حالا نداره، مسیحانی بودند روی من‌ها خط کشیده
نگاه‌شون کن
نه شبیه نسل‌ حالان و نه به نسل ستار و داریوش تعلق داشتند
یه چیزی ورای این‌ها
ورای هر بسیجی حالا
 کمی نزدیک به انسان کامل
انسان کامل نه این که تو طی‌الرض کنی. یا علامه  باشی
انسان کامل یعنی انسانی آزاد مثل،
مسیح که
روی من‌ش خط کشید
هرموقع تونستی بی‌فکر و ترس از مامانم‌اینا و پول فردا و آینده‌ی بچه‌ها و مدل بالا و پایین و ......... حاضر باشی
در راه عقیده‌ات
هر چی که باشه
بمیری
تو انسان کاملی
حتا اگر به وعده‌ی شربت شهادت و حوریان حمیرایی باشه
یه باوری اینا رو برد صف اول جبهه که در وجود یکی از اونایی که بعدش
صدتا ستاره گرفتن و امیر و سردار شدند نبود
شهدا مصلوب به دنیا آمدند
مصلوب زیستن و
مصلوب رستن


بذار یه جنگ دیگه بشه
ببینم کی ... داره بره سمت جبهه؟


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...