عشق یعنی، توهم من از من، در کنار تو
عشق یعنی، توهم من از تو
یعنی توهم تو از من
عشق یعنی همین که
همیشه بازنده باشی و ننالی
شاید این عشق در سنین پایینتر جواب میداد که جانی داشتیم؟
شاید برای همهی اینهاست که دیگه حوصلهی عشق ندارم؟
انرژیش درم نیست
اسمش نه پیری نه جوانیست
هر چه داشتم همه را یک سویه پرداختم،
هیچ نماند جز حسرت هیچ
عشق یعنی پذیرش این هیچ و بیواسطه عاشق بودن
فکر کنم جوهر عشقم ته کشید که حتا دیگه برای تو هم ذرهای
تحمل و صبوری عاشقانه ندارم
دخترم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر