۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

بانو لورنا روجاس " ایزابل "



چه‌قدر ما آدم‌ها سطحی به دنیا نگاه می‌کنیم
جذب پوسته‌ها یا دفع‌شون می‌کنیم
قضاوت
قضاوت هم تا دلت بخواد بلدیم
با همین توهمات عاشق می‌شیم، فارغ هم می‌شیم
به خودمون می‌آیم می‌بینیم،‌زندگی تعطیل
خدا می‌دونه این بانوی هنرمند مکزیکی چه خشم و کینه‌ای در وجودم انباشه که
وقتی ربکای رذل رفت و کانتالیسیا را راضی به آمدن کرد
ککم هم نگزید و مثل صاحبان اندیشه خطاب به سالوادور از مرگ برگشته گفتم
تا چشمت درآد
اما حالا..........
ای‌ول به هنرمندی‌ این بانو لورنا روجاس " ایزابل "
منظورم بانو ایزابل و سه شوهری که معرف حضور اکثرمون هست
دیشب خبری دیدم که فکم را چسبوند به زمین
این نازنین بانوی هنرمند مبتلا به سرطان سینه‌ی پیشرفته و در اوج ناامیدی یهو به خودش چسبیده
و کشید‌تش بالا
شکرخدا کانسر این بانو بعد از درمان خیلی سنگین از بین رفته و
به‌خاطر موهای ریخته از شیمی درمانی روسری سرش بسته
از فردا در نیارید، ایزابل مومن و مسلمون شده
والله. ما ایرونی‌ها جون میدیم برای ساخت انواع شایعادت خرافی
یادش بخیر بیست سال پیش همه می‌گفتند، آنتونی کوئین داره مسلمون می‌شه
دیشب تا حالا
بیشتر دلم می‌خواد؛ سر به تن این ربُکا نباشه و نرسیده به جایگاه عقد
سکته کنه بمیره


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...