۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

دلم عشق می‌خواد،‌يه ه ه ه ه ه عالمه ه ه ه ه


هی ما دویدیم و هی عشق دور شد
هی ما خواستیم و عشق ناموجود شد
روز به روز رشد کرد و عشق شد
اسطوره‌ای دست نیافتنی که این‌روزها از خضر هم گم و گور تر شده
ولی
چی می‌شه
اگه یکی باشه و دوستم داشته باشه؟
یا یکی که من دوستش داشته باشم، بیشتر از خودم؟
همونی که تو از صفجه‌ی خودت پاک و همه او می‌شی؟
اون وسطا یه چی تو مایه‌های کیمیا موجوده که ما فورمول‌ش رو گم کردیم
فورمول باور
چسب یا ملاط بین دو نفر موجود نمی‌باشد
باور یکی دیگه جز خودمون و وقت برای آزمایش و خطا هم نداریم
الحماله الله که همه سر یه‌کاریم
وگرنه با این کمبود ویتامین عشق و حس بی‌مصرفی بنا بود چی به سرمون بیاد؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...