بسه دیگه مردم خونه رو سیل برداشت میخوام برم نماز اشک نمی ذاره زیر دوش زار میزدم نماز ظهر چادرم خیس شد و هنوز همچنان اشک بی دلیل و عاشقانهام جاریست لابد یه چیزی زیادی خوردم که باعث ترشح اوكسي توسين یا هومون عشق شده وگرنه که من که از شدت تهُییا دارم از صفحهی خاطرات خودم محو میشم میشه بسه کور شدم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر