۱۳۹۱ دی ۲۳, شنبه

من و کانین



دیروز صبح زیر چهارسوق محله‌ی ابلیس ذلیل شده چشم  باز کردم
وجودم پر از بغض بود، سیاهی و تاریکی
قصد کردم یک‌ضرب به سمت کرج حرکت کنم و این تعطیلات کش دار بی فایده را یه‌جوری هم بیارم
اما از جایی که به راز و رمز وجودم کاملن آشنا هستم، نشستم سرجام
همون‌جا توی بستر در حالی‌:ه چای تازه دم صبحانه را می‌نوشیدم با خودم نشستم
یقه‌اش را گرفتم و گذاشتم بیخ دیوار که:
هوی چه خبره دوباره پای فرارت جون گرفته؟
این‌بار از کی و چی می‌خواهی در بری؟
از خودت؟
به‌کجا می‌ری که خودت نباشه؟و...... همان سوالات کهن
قدیما با بازی‌های منه ذهنی می‌رفتم، الان سی چی باید باهاش برم؟
می‌ری و باز باید برگردی همین‌جا، در همین حال و هوا؛ یا نه که طبق سنوات گذشته می‌خواهی از اون‌جا هم بری چلک؟
تو این سرما که خودت می‌تونی اون‌جا بند نمی‌شی
در همین کش مکش درونی بودم که دیگری وارد شد و رشته‌ی امور را به دست گرفت
- پاشو جمع کن این تکرارهای من ذلیلی رو خجالت بکش ابله
تا کی قصد داری از خودت فرار کنی؟ مگه هزار سال پیش ختم نکردی هر نوع فرار و ....؟
به خودمو اومدم دیدم تخت پریسا توی راه پله‌ها بود اتاق خالی و تا بعد از ظهر کل مسیرهای انرژی خونه تکونده و پالایش شده بود
که میهمان عزیزی ز در آمد
بعضی از ما به دنیا نمی‌آن اما روحن بچه‌های ما هستند، از جمله لیلا دختر خواهر جان شهلا
از زمانی که پریا رفته مرتب بهم سر می‌زنه تماس تلفنی داره و از صد تا بچه‌ی آدم بیشتر مراقب احوالم هست
الهی شکر، اونی که پوست‌مون کنده شد تا بزرگ بشه غیر از نق و نوق و طلبکاری ازم هیچی نمی‌خواد
اینی که خواهر جان  زاییده کارهایی می‌کنه که بچه‌های خودت حتا بهش فکر نمی‌کنند
به هر حال که پیشنهاد داده از این جمعه هر هفته یک‌ساعت کلاس طراحی داشته باشیم
لیلا گرافیست دانشگاه رفته است و چه نیاز به استاد دوباره؟
  از قدیم رسم بود همه بچه‌های رشته هنر بعد از فارغ‌التحصیلی باید نزد یک استاد مشق بنویسن

 به هر حال چرخه‌ی جدیدی آغاز کردم به رنگ خودم
دوباره کارگاه دایر و من بی‌شک آدم بهتری خواهم شد
پیش به‌سوی سازندگی خودم برای خودم


 



از هر دست بدی از همون دست پس می‌دی
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...