۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه






شانتال روزها می‌ره بیرون دو سه ساعتی بازی می‌کنه بعد اجازه داره بیاد تو به شرطی که توی خونه جولون نده
روزهای اول گوش می‌کرد و ترجیح می‌داد توی خونه روی دشکچه کنار رادیاتور ساعت‌ها بشینه اما بیرون نره
دو سه روزه عقل رس شده، هی می‌ره بیرون بازی می‌کنه، خسته که شد می‌گه بیا در رو باز کن
گوله می‌کنه کنار رادیاتور. بعد از یکی دو ساعت دوباره می‌خواد بره بیرون
خلاصه که این سگ هم عقلش می‌رسه مشکلاتش را مدیریت کنه
الان بهش اجازه دادم تو خونه بازی کنه ، باورم نمی‌شد که این چه‌طور روی این سرامیک‌ها بکسوات می‌کرد و با سرعت چی می‌دوید در عین این‌که مراقب بود با این همه سرعت و هیجان، از مرزهاش نگذره
گریز از مرکز و سر خوردن روی سرامیک‌ها طوری که می‌ترسیدم با سر بره پایین فلزی چهار چوب پنجره‌ها
یهو متوجه موضوع مهمی شدم
البته می‌دونم با تاخیر حتما همه جای من زودتر از این‌ها به عقل خودشون رسیده بود
این حیوان به این کوچکی می‌تونه این همه انرژی را درون خودش کنترل کنه
 به‌جای شادی در غریزه دویدن بازیگوشی کردن و به فکر مرزها باشده و ساعت‌ها از یک‌متر جا اون‌ورتر اجازه نداشته باشه بره
وقتی پریا می‌رفت گفتم : نگران نباش تا برگردی آماده‌اش می‌کنم برای بچث‌های فلسقی
خندیدیم گفت: فقط دون خوانی‌ش نکن
نمی‌دونستم اقتدار این سگ توله از من هم بیشتره
یه‌وقت‌هایی یکی می‌آد دم در رعشه می‌گیره که ببینه کی پشت دره؟
ولی این‌که می‌لرزه از فضولی و از خط در نمی‌گذره، جای تقدیر داره
از اول هم گفته بودم شانتال استاد بزرگ منه
ولی: بدبخت کسی که قد شانتال نتونه به خود و نفسش تسلط داشته باشه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...