بالاخره یه چیزی به این هستی مدیریت داره، تو بگو خدا من میگم انگیزش هستی یا هر اسمی
این سیستم یک مدیر و طراح داره که بودنش شک نباید کرد
یه مواقعی چیزهایی پیش میآد که تو میمونی با دهان باز
کی باید از کجا بیاد چه وقت در کدام نقطهای قرار بگیره که اتفاقی بیفته که در ذهنش هم باور شدن نیست
فقط کار شخص مدیرعامل دنیاست
کامپیوتر قدیمی پریا شده بود بار اضافی. مگه یک خونه چند سیستم نیاز داره؟
روزی به خانم والده گفتم میخوام این هارو بدم به موسسه مهر گیتی
گفت: جه کاریه؟ بده بچههای علی آقا
با تردید گفتم: نمیشه چیز دست دوم داد
همون روز زنگ زدم موسسه مهر گیتی و گفتند ما شرکت خودجوش مردمی هستیم خودت هر چی هست بردار بیار اینجا
من خودمم به زور راه میبرم فکر کن مانیتو ر و کیس بزنم به سینه تا پایین ببرم بعد هم............ از خونه رفتم بیرون سینه به سینه با علی آقا شدم همسایه بغلی یهو پرسیدم:
« علی فلان چیز میخوای؟ » تو گویی خدا دنیا را بهش داد. گفت :
دیشب پوستم رو کندن که چیز میخوایم. من یه سرایدار از کجام بیارم؟ رفتم شرکت طبقه ششم خودمون که بیستا دست دوم و خراب انداخته توی خر پشته. ولی به من نداد. ببین خدا چهطور و از کجا بلافاصله خودش فرستاد!!
یکساعت بعد هم با خوشحالی اومد و بردش
به همین سادگی دنیا پر است از اتفاقات اینطوری که ما بهش توجه نمیکنیم اما اثر انگشت خالق روی همهاش هست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر