متهم ردیف اول. نام: فرهود رئیسی
جرم: بلاتکلیفی شغلی
صد سال پیش وقتی باهاش آشنا شدم که تزریق چند درخت را به عهده گرفته بود
من تا اون روز تنها روش تزریقی که از پیشینیان دیده بودم
فرو کردن میخ آهنی بر تنهی درخت بود
فرهود با روشی علمی همون کار رو میکنه و بهنوعی پدر تزریق ایران به حساب میآد
تا امروز ندیدم کسی اینکار رو بهشکلی که فرهود انجام میده، انجام بده
اما
همیشه میناله
از دولتی که دو درش میکنه و پولهاش رو نمی ده
در نتیجه فرهود معمولن آدم خوشحالی نیست
خیلی کار میکنه اما ته جیبش همیشه خالیه
میگم: بچه جان تو به جای اینکه روی کیسهی دولت حساب کنی، باید وارد خواب ملت بشی
کسی درباره کار تو بهطور معمول آگاهی نداره . گرنه ایرون است و درختانش
باید آگاهی رسانی کنی، هزینه تبلیغات بدی تا مردم بفهمند اصولن تزریق چیه و چهطور ...
سال نود و یک، روی دوازده درخت چلک تزریق انجام شد
سال نود دو درختهای تزریق شده از فشار بار خم شده بودند
بیمارها شفا یافته و کمجونها دوپینگ کرده بودند
اما فرهود نه دلش میآد برای تبلیغ هزینه کنه
نه حالش رو داره خودش تبلیغ کنه
چند وقت پیش یه مصاحبهای ازش یهجایی چاپ شد
میگم: خره. یهکاری بکن
میگه: تو بگو چهکار کنم
میگم: من اگر اهل تبلیغ بودم مثل پاری آدمها دخترهام الان یکی یک بچه در بغل داشتن
البته که من همین فورمت موجود رو از آغاز تبلیغ کرده بودم
شوهر کیلو چند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر