قبل از ادامه داستان بگم از یک قدردانی
دیشب همینطوری در کارگاه به یکی از فایلهای شهبازی گوش میکردم
و متوجه موضوعی شدم که فهمیده بودم اما در خشم خودخواهانهی ذهن فراموشش کردم
کاری ندارم با هدف و نیت قلبی ایشان
ولی واقعن در یک مورد دستش درد نکنه
اونهم آشنایی من با جناب مولانا بود
حالا به دردم بخوره یا نه، مهم اینه که من از ایشان این رو یاد گرفتم
و باید ازش قدر دانی کنم.
تمام قد و سرشار از تواضع
و هنوز هم خیلی از گفتههاش میتونه به کارم بیاد
اصلش اینه که دنبال هیچ کس نباید راه افتاد و سینه زد
که به راه کفر میرسیم ، بیگمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر