۱۳۹۳ اسفند ۶, چهارشنبه

ماشالله



امشب همون شب موعوده پریاست
امتحان و اجرا در برابر جمع
نزدیک دو ماه من  و خودش رو چلوند تا امشب بشه
یک ساعت پیش یکی از اون حال‌های آشنا رو داشت
اضطراب و فراموش کردن همه‌ی نت‌ها
در واقع دو روزه حال بیمار گونه‌ی وحشت موجب شده، هنگ کنه
بالاخره درس است و تکلیف دانشگاه
اما من سی همین چیزها هیچ چیزی نمی‌شم
هرگز در جمع خودم رو نمایش نمی‌دم
زیرا
برام مهم نیست دیگران درباره‌ام چه می اندیشند؟
مهم لذتی‌ست که در حین کار می‌برم
و بعد فراموشی و کار بعدی
باید یاد بگیره
کافیه خودش رو بکشه کنار و اجازه بده خدا بره و پشت ساز بنشینه
یک‌ماه پیش فکر می‌کرد اگر سازش عوض بشه همه چیز حله
ساز هم عوض شد و داستان از سر چشمه بند اومد
اومد تا بفهمه، جادو و معجزه ماییم
نه ساز 
او در همین ایران با همین ساز یاماها، برگزیده شد بره و به خرج دولت اجنبی ادامه تحصیل بده
و هم‌چنان هم بورسیه‌اش قطع نشده
باید ما این رو بفهمیم که معجزه ماییم، خدا ماییم
نه اشیاء

۳ نظر:

  1. در یک آن ، به یاد " ژان کریستف" شخصیت رمان " رومن رولان " افتادم ، رمانی که بارها وبارها اونو خوندم . هزار ماشالا ، پیروز باشن .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ماشا... به انواع جان شیفته

      حذف
    2. صد البته ، که هزار ما شا.....به جان های شیفته .

      حذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...