۱۳۹۴ آبان ۳۰, شنبه

من روح‌م نه ذهن



وقتی از دیشب خفت‌م می‌کنه تا خود صبح کنج دیوار
وقتی هی می‌خوابم و هی بیدار می‌شم و هنوز شب است
هنگامی که چشم باز می‌کنم ، نگاهم همه‌جا رو ول می‌کنه و می‌چسبه به ترک‌های گچ طاق
و هر اندیشه‌ای را رها می کنه و آویزون منه بی‌چاره می‌شه
منی که چنی حیوونی‌ست و حالا باید فلان کار رو هم برای فلانی انجام بده
و چرا همه‌اش من؟
و
یادش نیست که باید بگه شکر که 
شرمنده‌ام نمی‌کنی و توانش رو دادی که بتونم انجام بدم
شکر که سقفی امن دارم که شب زیرش در آرامش به صبح برسم
شکر که مانند اخوی بزرگ و دو همشیره‌ی بعدی، ذهن من 
حسرت به دل نموند  برای داشتن اولاد که شبانه روز ازم آویزان باشه و انرژی بدزده که چرا نه؟
در حالی‌که روح‌من نه مادر کسی‌ست و نه اولاد دیگری نه وابسته‌ی غیر و نه طلبکار مردمی
و تمامی آن‌چه که به محض باز شدن پلک برام ردیف می‌کنه
برای سرقت انرژی نابی‌ست که   هنگام خواب دریافت داشتم
چاره‌ای نمی‌مونه جز این که به سبک بچگی بفرستم‌ش دنبال جریمه
جریمه‌های کتبی و شفاهی
تا بفهمه به‌محضی این‌که دهان باز کنه باید بره سر جریمه
سر سجده و ستایش روحی که همه‌اش می‌خواد ازش بکنه تا تلف کنه کل زندگیم  را 
مدام می‌خواد به‌گوش‌م بخونه که:
کدوم خدا؟ کدوم روح؟ اومدی برای بدبختی و مظلومیت، حیوونی
به طعنه و طلب و  شکایت
به تفکیک من از جمع
به جدا سری و خود خوری و تحلیل انرژی‌های حیاتی

خیلی جدی و بی‌شوخی می‌فرستم‌ش گوشه‌ی اتاق و یک لنگه پا بایسته
و دو مرتبه  حمد و ثنای همان روحی را بگه که قصد داره ازش بکنه
و چه بهتر از این جملات و انداختن لنگش برابر روح‌ و 
وادادن هدایت کشتی  زندگی تنها به اراده‌ی روح‌م
بهتره ان‌قدر این جملات رو تکرار کنه تا بفهمه سکوت بهترین گزینه‌ی اوست
یا رفتن و رها کردن من به حال خود و تجربه‌ی روح پاک الهی‌م
بی‌وز وز و زر زر و ور ور

از جایی که همه‌ی ما نتیجه‌ی نفخه‌ فیهه من الروحی خالق هستیم و حامل روح او
پس نزدیک‌ترین آدرس از من تا او
کجا می‌شه به‌جز روح خودم؟
پس ذهن رو وامی دارم به گفتن این ها خطاب به روح خودم
نه به جانب آسمان
که 
تو بزرگی، اوستا تویی، دانای کل تویی و .....
لطفن اداره‌ی لحظه به لحظه‌ی مسیر این تن خاکی رو تو  اراده کن
 من چی‌کاره بیدم اصلن؟


 به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.
 ستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است.
 بخشنده و بخشايشگر است.
 خداوندي كه صاحب روز جزا است.
 تنها تو را مي پرستم وتنها از تو ياري مي‏جويم .
 ما را به راه راست هدايت فرما!
راه كساني كه آنان را مشمول نعمت خود ساختي.
نه راه كساني كه بر آنان غضب كردي و نه گمراهان!



بگو اوست خداي يكتا.
خدا بي نياز است و همه به او نيازمند.
نه كسي فرزند اوست و نه او فرزند كسي است.
 و براي او هيچ گاه شبيه و مانندي نبوده است.
 پاك و منزه است پروردگار بزرگ من و او را سپاس مي گويم
پاك و منزه است خداوند بلند مقام من و او را سپاس مي گويم.
گواهي مي دهم هيچ كس شايسته پرستش جز خداوند نيست يگانه است و شريك ندارد.
 و گواهي مي دهم محمد بنده و فرستاده اوست.
  درود بفرست بر محمد و اهل بيت او.

 سلام بر تو اي پيغمبر و رحمت خدا و بركات او بر تو باد.
 سلام بر ما وبر تمام بندگان صالح خدا.
سلام بر شما  رحمت و بركات او بر شما باد.

پاك و منزه است خداوند و حمد و ستايش مخصوص اوست و معبودي جز او نيست و خداوند بزرگتر از آن است كه به وصف آيد.
خداوندا در دنيا و در سراي ديگر به ما نيكي مرحمت فرما و ما را از عذاب دوزخ نگه دار!



این چند خط و گفتگویی کوتاه با روح خودمون
چه دشواری داره که برخی فکر می‌کنند از خدا طلبکارند و سی چی اصلن نماز بخوانند؟
خدایی که نزدیک‌ترین شعبه‌اش درون خود ماست
روح گرام
درواقع ما از ستایش و حمد و ثنای روح خودمون به عذابی‌م برای نماز خواندن
و این کار کی می تونه باشه به جز ذهن دشمن
ذهنی که هنگامه‌ی خلقت عهد کرد، کوفت‌مون کنه این تجربه‌ی حیات؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...