۱۳۹۴ آبان ۳۰, شنبه

پا بزن و شک نکن



چنی از مدرسه جیم زدیم؟
چنی دولاپهنا با خودمون حساب صبر زدیم؟
چنی از زندگی و خدا و دنیا و ..... توقع داریم؟
چنی طلبکاریم؟
چی می‌خواهیم؟
چی داریم؟
چی دادیم؟
چه کردیم؟
چه و چه و چه
ما فقط از زندگی طلبکاریم
بی پاس‌کاری واحدهای انسان خدایی
بی‌طلب انرژی خدایی
نمی‌دونم دیشب کجا بودم و جه برمن گذشته ؟
اما صبح با درکی ژرف چشم باز کردم
پاس‌کاری واحدهای خدایی
یعنی نه در مدرسه درس بخونیم و نه زندگی واحدهای خدایی برداریم و بعد از مرگ هم
یقیین بریم به بعد بعدی؟
نمی‌شه
از ابتدایی باید بریم راهنمایی بعد دبیرستان و کالج و دانشگاه 
در زندگی چی؟
در هستی و در حضور روح
روح خودم
روح تو
روح ما
یعنی بی‌زحمت و تلاش بناست بریم بالا و بالا و بالا؟
یا با تمامی شکوه و طلبی که از دنیا داریم، از زندگی جهنم بسازیم
سی همین به خودم سخت می‌گیرم
سخت سخت
سخت تر از تمام عمری که طلبه‌ی دانش بودم
این راه برای منه
مال من
می‌شه فقط شاکی و طلبکار بود و هیچ نکرد
می‌شه هم اتصال با روح رو برقرار ساخت
با قصد و جدیت
فقط باید باور داشت
و خدای‌گونه زیست تا هنگامه‌ی ترک این بعد
به بعد دیگر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...