۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

جیغ بنفشه رو بکش



می‌دونی جیغ بنفش یعنی چی؟
همون جیغی که هنگام خروج از رحم و برخورد با هوای آزاد می‌کشیم
بی‌بی‌جهان می‌گفت:
بچه وقتی از دنیای جنینی کنده می‌شه
می‌ترسه و فکر می‌کنه، مرده
برای همین جیغ می‌زنه

بردیا  لطف کن بعد از حدود سی سال جیغ بنفشه رو بکش
نه گمانم از وقت تولد کسی صدای اون جیغ تو رو شنیده باشه
حتا ماما
تو بعد از تولد هم در هاله‌ی جنینی زیستی
بچه‌ها همه عاشق پدر و مادرشون هستند
تو که تازه سه ساله در غم فراغ او می‌سوزی
من ده‌سال در این فراغ سوختم و مویه کردم
تا وقت رفتن شهرام که ضربه چنان بالا بود که عاقبت
من را از کمر پدر جدا کرد
مال نه از جنینی گذشته و در مهره‌های فقرات پدرات جا خوش کرده بودم
و حتا امن جنینی رو هم به‌خاطر نداشتم
با رفتن شهرام مرگ را باور کردم. درهنگام ژاله حتا قطره‌ای هم اشک نریختم
نه چون دل سنگم. چون طی این سال‌ها بیش از آمدن‌ها، رفتن دیده بودم
حالا تو
به‌نظرم هنوز در بطن مادر در زمان در گذشته‌های رفته جا ماندی
این یعنی ترس تو از جماعت و احساس عدم امنیت
همان شعر معروف خانم آتشین: کجاست مادر، کجاست گهواره‌ی من
گوشت رو بگیر می‌خوام تلخت بگم
اگر در این سه سال عشق را دیده بودی؛ یا یک جهش بزرگ برای رد شدن از بطن داشته بودی
هنوز صبح تا شب در غم نبود او وصیتنامه‌هایرنگ و وارنگ نمی‌نوشتی
تو لوسی
یه لوس که لوس کرده‌اش را گم کرده
او همه چیز بوده و چنان همه چیز که نمی‌تونی با نبودش کنار بیای
چون از عشق ورزی به خودت ناتوانی و هنوز
همان عشق مادر را می‌خوای
دوای درد یک عشق، عشق دگر است
آرزو می‌کنم اگر هنوز لنگ انرژی مهرورزی هستی
خدا عشقی در مسیرت قرار بده
تا دست از این همه وصایای رنگ و وارنگ برداری
تو فقط به کسری، انرژی عشق برخوردی
نه واقعا به او
در نظرم بدل به موجود محتاجی شدی، که دامن رفته‌ای را چنان محکم گرفتی
که شاید هنوز نه رفته و نه به تمام این‌جا باشد
مادری بین دو زمانی
فکر کن
در وقت حیات مادر و بعد از ممات هم مادری
جان همون مادرت از دامنش دست بردار
بلند شو و گرد و خاک از خودت بتکان و راه بیفت
ناگزیری به زندگی، پس آنی باش که اسباب راحت جانش باشی
اگر هر کسی غیر از تو با اون‌همه جوهره و توانایی در خلقت این همه مویه می‌کرد
فقط با تاسف عبور می‌کردم
اما دلم می‌خواد یک کتک سیر در اولین دیدار میهمانت کنم
بردیا خان



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...