خداوند امراض همه را خودش شخصا بدون حکیم و دعا شفا بده
اولیش من
گو اینکه حتم دارم اگه کمی با خودمون رودروایسی رو کنار بذاریم و در آینه صادق باشیم، خیلی ها به این مرض گرفتار باشند
من یک عمره میجنگم
با جناب ولیعهد تاجدار پدر و مادر ملکهاش که ترجیح میدم فکر کنم مادر من نیست
نیست چون فکر کرد حالا با آمدن جناب ولایتعهد صاحب عالم شد و من را درآغوش بیبیجهان و دایهجان قدسی از یاد برد
یکسال و نیم دویدم تا ملک، متصرفی ایشان را تخلیه کنم
دیروز بعد از کلی آرسنلوپن بازی که سرم درآورد این مهم اتفاق افتاد
درست تا لحظهای که اسبابها از آپارتمان مزبور خارج شد
خشمم خوابید و گفتم:« نمیخواستم واقعا تخلیهات کنم. خواستم بفهمی این همه سال محبتم با تو بود نه از ترس و هراس سوارم بوده باشی.
حالا دیگه نمیخوامش و میتونی به کاسبیت برسی
تا همین حد
فقط خواستن و اثبات من
خدایا امراض همة ما را شفا بده که بد جوری زمین درگیر خشم انسانهاست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر