۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبه

یه پنجره‌ست



کی؟
آخی! طفلی ! حیف شد
یه جور اینا رو می‌گه که انگار هیچ وقت نوبت خودش نیست. مرگ همیشه برای همسیه است
ذهن حتی لحظه‌ای به تو اجازة تفکر و یا تجسم مرگ را نمی‌ده
اون بهتر از من می‌دونه مرگ چیه
پایان او
پایان من
یا تو یا همگی با هم ما
تعاریفی دست ساخته و زمینی که به تو اعتبار داده. تو خاطر جمعی که قرار نیست حالا حالا بمیری و یا شاید حتی چه‌بسا نامیرایی


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...