آخه یه ذره داریم تا یه ذره
یادش بخیر بچگی یه یه دقه داشتیم که شاید به جرم همة آرامش دنیا ارزش داشت. حال اینکه قرار بود چه معجزهای در این یه دقیقه رخ بده الله و اعلم
غلط نکنم یه چی بود تو مایه از شنبه صبح
همیشه چهارشنبهها گند یه چیزی تا شب در میاومد و کار من به توبه و غلط کردم میکشید و عهد و قرار به خدا از شنبه صبح برم حموم و بیام دیگه درس میخونم
چه بسا معجزه در حمام بغض آلود جمعه غروب رخ میداد
خلاصه که چندبار وقت بخیه یکی از آثار بلاگیری و یا موقع زدن آمپول ، دقیقههایی بود که به التماس میخریدیم
یه دقه. فقط یه دقه صبر کن
خب صبر کن دیگه
جان مادرت، یه دقه فقط صبر کن
آخ که قربون اون یه دقیقهها که یک دنیا میارزید
ميام . ميرم .
پاسخحذفخيلي اينجا گرمه
بهم مي چسبه : اساسي
نه خسته