۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه

بوسه





یادش بخیر. یه روز نمی‌دونم در کدام کانال تی‌وی از دستشون در رفته بود و دو تا لبی جلوی چشم این طفلان مظلوم گرفته شد
پرسیدم، چی شد؟
دایه جان قدسی که روحت شاد باد،
پیش‌دستی کردی و با لهجة کرمانشاهی گفت:
« به خانومه نفس مصنوعی داد»
خدا می‌دونه تا مدت‌ها از بوسیدن می‌ترسیدم و هنوز هم از بوسه بهم احساس خفگی دست می‌ده


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...