۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

بخاری شیشه‌ای




صبح‌ها پس از یک درگیری سخت در سراشیبی تخت
از جا کنده می‌شم.
 بعد هم می‌گم، بس‌که این زندگی نکبتیه بهتر که به خواب بریم روز تا شب
الان در حال گرم کرد یک لیوان شیر اندر این دستگاه جاسوس نامانوس و بی‌ربط مکروفر به راز بزرگی پی بردم
من از بچگی هم به زور از جهان خواب می‌کندم
اون‌موقع هم بی‌بی‌جهان بود هم کرسی بود و زاناکسی هم نمی‌شناختم
اما از جایی که مدرسه در فصل سرما آغاز می‌شد، تنها رمز موفقیت بی‌بی برای بیدار نگه داشتنم کاسه‌ی شیری بود که با بیدار کردنم سر بخاری شیشه‌ای کنار اتاق می‌گذاشت
به من می‌سپرد، مواظب باش شیر سر نره
یه در میون خوابم می‌برد و با صدای جلز و ولز شیری که سر می‌رفت از جا می‌کندم
خوب که فکر می‌کنم، یکی از زیباترین تصاویر جهان من
اتاقی‌ست که کرسی میانه دارش باشد و بخاری شیشه‌ای کنارش
حالا دیگه هر چی‌می‌خوای بخوری ایکی ثانیه، مکرو فر
خب نمی‌شه
دنباله‌ی سریال از دست می‌ره
شدیم یه مشت برده اسیر تصویر رنگارنگ تی‌وی و اخبار جهانش



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...