۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه




سل کن ایی روزگار
به‌قول قدیمیا، قربون برم خدا رو
یک بودم و دو هوا را
تازه اینم که چیزی نیست. امروز چندم مرداده؟
خب هوا به این خنکی مثل آخر شهریور و من متحیر که این چه بساطه؟
تازه اینام چیزی نیست، پاکستان سیل می‌آد
روسیه از خشکسالی و گرما دو میلیون متر نمی‌دونم چی‌چی، جنگلاش آتیش گرفته و گند خورده به بازار گندم دنیا
خب سی چی ایی‌طور می‌شه؟
از در و دیوار داره می‌ریزه
یعنی بازم قرار نیست خبری بشه
یا قراره؟
وای زودتر هر چی می‌خواد بشه بشه که من از فکرش خل شدم
فقط امیدوارم من از بازمانده‌ها نباشم
که دنیا همین‌طوری به قاعده زشت و ناخوش‌آیند شده


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...