۱۳۹۲ بهمن ۲۱, دوشنبه

همیشه بهار




چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
هاااا؟
فکر کردی اگر سبزم، همیشه سبزم و از سبزی دارم خفه می‌شم؟
نخیر
منم روزهای چون دیروز بسیار دارم
همون روزها که وسط محله‌ی ابلیس ذلیل شده بیدار می‌شم
همه چیز تلخ و دنیا تاریک و بی امید
اما بعد از اون همه آمدن و رفتن و زار زار گریستن‌ها، یاد گرفتم وا ندم به جریانات متفرقه‌ی زندگی
این منم که زندگی می‌سازم
لحظه به لحظه در لحظه‌ی حال
با تمام بد حالی ها
رسم زندگی این است
جنگیدن برای ساختنش
هر روز از نو

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...