۱۳۹۳ تیر ۲۶, پنجشنبه

شهرالرمضان


زمان بی‌بی‌جهان همه چیز سر جاش بود، از جمله اعتقادات مردم
الان نه چیزی سر جای خودش مونده، نه اعتقادات مردم

دیشب
بگو مهمونی
نه بهتره از ترکوندن استفاده کنم
همسایه‌ی محترم میهمانی داشت،
 چه میهمانی. فقط دلت نخواد
گوبس گوبس، جیغ و هل هله‌ای که گوش فلک رو کیپ کرده بود
دل توی دلم نبود بالاخره یکی یه چی بگه
کانون ادراکم رفته بود به خاطره‌ای از 25 سال پیش
اخوی محترم از نبود خانم والده استفاده کرد و یه هم‌چی میهمانی راه انداخت
از من که نکن بچه از اون  اصرار به ادامه داستان
یکی از پسرها می‌ره و توی خیابون می‌گن: خیار خورده‌هاش بیان پایین و ... 
نهایتش به دادگاه منکرات ختم شد و ما که مدت‌ها گرفتار 
منظور از فساد همین چهارتا بشکن و بالابنداز در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
که البته بنده در منزل خودم سرگرم تاهل و فرزندان بودم 
دیشب همون دردسرها و ..... به یادم آمده بود و موجب اضطراب و دلهره شد
  به لطف دین و ایمون نم کشیده‌ی مردم، نه کسی هایی گفت و نه هویی کرد
بی‌دلیل هم نیست کسی دیگه فکر نمی‌کنه، بناست سنگ بشه، کسی دلهره‌ی روز قیامت نداره
کسی دیگه به خدا فکر هم نمی‌کنه، مگر به وقت تنگی
وقتی بزرگترها  ترس از خدا نداشته باشن
جایی می‌مونه برای نگه داشتن ایام خدایی؟
گفتند : ماه مبارک است و ایام خدا
گفت: لطف فرموده روزهای خدایی را علامت زنید، تا باقی را به زندگی خود بپردازیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...