۱۳۹۳ مرداد ۹, پنجشنبه

منی کرد آن شاه پر اقتدار




جمشيد، پسر طهمورث، 
دارنده‌ی فره‌ی ایزدی
همسرِ خواهر دوقلوی خویش
شاه دوران زرین گیتی
 که پدر از اشکم اسب سیاه دیو کردار، بیرون کشید  
  پانزده ساله و در حد کمال بود که،
جفت خود را شناخت 
  پادشاهی جمشید،
 هفتصد سال بود و در این دوران گیتی فرمان‌بردار او بود. 
  دیو و پری او را سر سپردند و زمانه از جنگ آسوده شد
 گورستان‌ها ویران  و و بیماری و مرگ از آدم و انواع رستنی‌ها دور گشت و گیتی سراسر بی‌مرگی بود
دیوان به فرمان او کاخ‌ها و شهرهای بسیاری بنا نهادند
دیو و ملک در صلح و دوستی با آدم می‌زیست
دیوان تختی از بهترین گوهرها و زیورٱلات بساختند و جمشید بر دوش دیوان بر فراز گیتی به پرواز شد 
آن روز را "  نوروز " نام نهادند
در همه جهان گشت و چون همه را حد کمال یافت
منی کرد آن شاه پر اقتدار
بفرمود: که‌این فر و جاه زمان، از من است
که من آن خداوندگار،  عالمم
فره‌ی ایزدی از وی برگرفت و مردمان از وی روی گردان شدند
 و جمشید هبوط کرد و ضحاک بر جای وی نشست


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...