۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

شکرانة بلاهت



ای خدا قربون اون بزرگی و حکمتت برم با هم که همه چیز را یا می‌دی به حکمت
یا نمی‌دی بازم به حکمت
یه عمر این خانم والده رفت و اومد بچه‌های دماغوی فامیل رو کوبید تو سر ما که ببین چه و چه.......... لاب لاب لاب
تو هیچی نشدی و نه می‌شی.
خب به یه دلیلی به میتم تلقین می‌دن
اونم این‌که کارسازه.
وقتی تلقین روی میت جواب می‌ده من که جای خود داره
شنیدی؟ چه خبره!! خدا به‌دور
هزار و سیصد آفرین به‌خودم که هیچ پخی نشدم
تازه خوب شد با طناب خانم والده تو چاه هیچ رشتة حقوقی هم نرفتم
نگو یه خوابی برامون دیده بود و اصرار داشت هی برو حقوق بخون.
یه پخی بشو .
ولی پسر ولیعهدش رو چنان چسبوند به تنگ سینه‌اش که حتا معافیش‌م کفالت گرفت که از مشتش در نره
گو این‌که رفت و از نوع بد فرم هم رفت و
دل منم خنک کرد
ولی تا ابد خیالش راحت که پسرش نه عرضه، نه آی‌کیو نه توان تمیز دست چپ از راستش نداره
در نتیجه مجبور نمی‌شه با رادیو بیگانه هم مصاحبه کنه
مام که یه عمر از خانم‌الده زرنگ تر بهش رکب زدیم و هیچی نشدیم.
خیال راحت از هفت دولت
نه نویسنده‌ام، نه ناشر، نه رادیو گوش می‌دم، نه با جراید می‌تونم ارتباطی داشته باشم
یعنی بخوام هم نمی‌تونم. چون به‌گواهی خانم والده بنده هیچ پخی نشدم
از همین رو باید روزی هزار بار شکرانة سلامت و استقلالم را بدم
نون ماست خودم را می‌خورم.
باغبونی و آشپزی
می‌کنم
اینها در هیچ مورد، مورد دار نیست و مو لای درزش نمی‌ره که بنده از نظر آی‌کیو به‌قدری پایین
که تازه دیروز فهمیدم قراره یک هفته تعطیلی باشه و باید امروز جنگی برم بانک
خب واقعا این‌ها همه شکرانه نداره؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...