۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

ولنتانک 1388 هم تموم شد


می‌دونی باز ولنتانک شد و من هنوز تنهام؟
اگه با انگشتام بشمرم هم بیشتر می‌شه. از اون سالی بود که آقا قندلی سروکله‌اش پیدا شد و گفت:
ایی چیه هی می‌گی، آی عشق عشق.
Heart Glasses راسی راستی مام شدیم، دل بی‌عشق
همه‌اش تقصیرا زیر سر، ایی کیمیان خانوم بود. نه که خودش هر چی عشق پیدا می‌کرد کارتن خواب بودن، منو درآورد که دیگه عاشق ایی کارتن‌خوابا نشه
خب به من چه؟
من که مثل کیمیان از عشق نترسیدم. تا یاد عشق می افتم قرص خواب بخورم که یادم بره؟
نه که شدم ؟ هان؟ خوب فکر کن؟
تازه از عشقم هیچی‌هم نخواستم. نه موفال نه عروسک نه لباس نه، ددر
هیچی، من هیچی نمی‌خوام فقط عشق نمی‌دونستم کسی دل خالی رو نمی‌بینه که بخواد عاشقش باشه
تا وقتی تو سینه ایی کیمیان بودم،Heart Shell همه برام بوق می‌زدن، بهم کادون می دادن، تازه سرم دعوا هم بود
اما از وقتی نه ماشین ندارم نه اسم و لباسان قشنگ و گرون گرون دیگه تهنا موندم
موندم دیگه.
حساب کن.... اولش که کیمیان نمی ذاشت از خونه برم بیرون.
تازه،.... یه‌سالم که با اون کتاب بدا افتاده بودیم زندون
وای یکی‌شون بود که هی می‌گفت:
گلی بیا ایی کیمیان همه‌اش چاخان پاخانی بهت گفته این کتابا رو خدا گفته. همه‌اش رو خودم تهنایی گفتم. ببین حالام منم مثل تو انداختن زندون
می‌شناسی؟
همون فامیلان شاهرخ خان اینا بود که می‌گفتDevil این آیه‌ها مال شیطون ایناس‌...تا؛ .. رشتی؟ روشتی؟ رشته چینی ؟ یا هندی؟ همون
حالا منم که می‌دونم می‌میریم، استخون می‌شیم و می‌ریم اون دنیا تازه می‌گن: اونایی بیان تو که رو زمین عشق رو فهمیدن
باقی برن برزخ، اصن برن گم‌شن.Couples بهشت که جای آدمای بی‌عشق نیست.
اون‌وقت جواب خدا رو بدم یا شیطون؟
اینجام که تا می‌گیم عشق:
زودی کیمیان و فامیلاشون چش غره میرن که آی
گلی ... الان می‌ری تو جهندم
خب به‌من چه که دلم هی دلش عشق می‌خواد
خب اگه دل هی تنگ نشه گشاد نشه Wink چطوری اصن کار کنه بگه: بوم، بوم، بوم...؟ هان
خب همین‌طور آنفالاکتوس می‌شه آدم باهاش از این باطریان کیمیان بذار به‌جای قلبش
تازه اونم اگه یهویی اتصالی نشه بزنه همه‌اش رو بسوزونه
فکر کن دلای چینی این‌طوری باشه.
نه که چینیه، نازکه و زودی می‌شکنه. نمی‌بینی همه جا همه چیزان چینی شده؟
از لف تاف تا دل
خب، شماها چه‌کار کردین؟ گل گرفتی؟ Be Mine شوکولات چی؟
عروسک؛ .... از اونا که دل داره؟ آخی،.... خوش ...... بحالت
من‌که همه‌اش تهنای تهنا بودم
هیچ‌کی‌ام بهم کادون نداد. تازه حتا زنگم نزد بگه گلی ولنتانک شده تو چطوری؟
کاشکی خودم یادم بود به خودم یه کادون می دادم ها؟ نه؟
شاید اصن واسته همینه که کسی به آدم کادون نمی ده؟Duh
چون خود آدم که به آدم کادون نده
می‌خوای بی‌بی‌جهان از اون دنیا طفلی با اون پاهاش که قد خیک باد شده و درد می‌کنه بیاد بهم کادون بده
باشه حالا که من هیچ‌کی، هیچ‌کی رو نداشتم بهش کادون بدم، ازش کادون بگیرم
هیچ‌کی نبود بهم بگه دوستم داره، بگم دوسش دارم
از لج کیمیان به بی‌بی می‌گم:


بی‌بی تا همیشه،Blow Kiss
تا همة زندگیام دوستت دارم که تو فقط دوسم داشتی که زودی رفتی



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...