۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

عصر طلایی






کافی بود ننه سرما خودش رو تکون بده
برف می‌اومد تا زیر زانو
ولی ما باز باید می‌رفتیم مدرسه
از سر زانو که رد می‌شد، تعطیل می نشستیم خونه
مدرسه‌هامون هم مثل امروزی‌ها شیش تا محل دورتر نبود
با فاصله دو سه تا کوچه می‌رسیدیم مدرسه
توی راه هم سرسر بازی بود و خنده
یکی درمیون هم با سر و صورت برفی وارد مدرسه می‌شدیم که به لطفش
از همون ساعت اول، موزائیک‌های کف کلاس خیس می‌شد و اسباب بازی
اما به وقت تعطیلی
اول صبح می‌رفتیم حیاط و کلی برف بازی و آدم برفی
سر ظهر هم آش گرم و دل‌چسب بی‌بی‌جهان و زیر کرسی
اما از بخت بلند که همیشه تا پاش به کرسی می‌رسه
ارتباط نزدیک و مستقیم کرسی با پلک چشماش موجب می‌شد، دنیا و عالم از یاد بره
اما
بانو والده که جوان بود و نوپا، تازه ویرش می‌گرفت، بعد از آشی مفصل
دیکته بگه
یعنی همیشه یادم هست هزار و سیصد و اندی باری بی‌شک روی دفتر مشق و درس خوابیدم
یا به زور نمک با گران سری درس پس دادم
یعنی این والده‌ی ما اگر به‌جای یل للی تل للی پیش دوتا مشاور کودک می‌رفت
باز من خاطرات زرین بیشتری داشتم
کی با شکم سیر تا خرخره می‌تونه دیکته پس بده؟
اونم زیر کرسی که اسمش خواب به چشم‌ها می‌بره
چه به واحد عملی که با رفتن بی‌بی از خانه‌ی ما هم جمع شد
اما 
چه خاطره‌ای خوش تر از آسودگی دل و بستن پلک و رفتن جان از بدن
حالا مگه فکر و خیال می‌ذاره مردم دو دقیقه سر آسوده به بستر داشته باشند در سکوتی عمیق درونی
بی دغدغه، بی پندار، بی ترس از فردا
بی گلایه از دیروز









۲ نظر:

  1. آی گفتی! :)) دریغ از دو دقیقه خواب راحت- دروغ چرا! راحتی من همون یکی دوساعتی که می شینیم به دیدن فیلم دلخواهم-انقده خوبه :)) هفته پیش نوستالژی بازی درآوردم و نشستم به دیدن دو فیلم ایتالیایی: سینما پارادیزو و زندگی زیباست...خیلی خوب بود جای ساعتها خواب بمن انرژی داد-

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چه کوفتیه این خواب که هرگاه می‌خواهی نیست
      وقتی که نباید باشه نمی ذاره پلک باز بمونه
      دیروز با صدای شانتال بیدار شدم
      امروز با زنگ اشتباه اونم کله سحر
      انقدر لجم گرفت که با یارو دعوا کردم و آخرش یادم افتاد
      هر ماه دو سه روز پشت هم این وضع رو دارم
      بیداری بی وقته و پشت هم طوری که بعد از دو سه روز دیگه اعصاب نمی‌مونه برای آدم
      حالا این هم خیری درش هست یا نه که نمی فهمم
      اما شده برنامه ماهیانه
      اما دروغ چرا همشهری ؟
      فیلمی هم که آدم رو میخکوب کنه کم پیدا می‌شه
      گرنه که کلی وقت دارم برای تنها تنها فیلم دیدن

      حذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...