و اما شما
از کی منتظر این داستان بودم
این که یه روزی یهجوری سر از چلک درمیآری
یعنی رخ داد عجیبی و تازه ای نیست.
بارها این رخ داد تکرار شده و معمولن زمانی بود که خودم اونجا بودم
این نسخهی اکثر اولاد ذکور آدمه و منتظر نباش توهم بزنم خواست خدا بوده
تا بوده همین بوده و از این روست که من این چنین احساس ناامنی میکنم
خواست خدا نیست
قصد آدم دوپاست
همون که به تاهل ش فکر نمیکنه و دلش دنبال هوس میره
وما هم که از خدا جدا نیستیم
من اگر دوباره عاشق کسی بشم
یعنی در این سن و سال و تجربه مردی بتونه ذهنم رو بدزده، کلاهم رو می اندازم هوا
چه برسه ازش توقع یا خواستی داشته باشم
اما همینکه مطرح میشه یعنی پاسخی در انتظار هست
پاسخی که از جنس من نیست
تازه سوای زندگی هزار رنگ فرا ورای من
شما اگر همشهری واقعی من بودی مانند دیگر همشهریان
تا ابد اقدام به مطرح ساختنش نمیکردی
و من میشدم همشیرهی گرام شما
مثل سایر همشهریها
که البته با این رفتارها شک دارم جدت هم تفرشی بوده باشه
تا بوده فرهیختگی ذاتی همشهریهای گرام که موجب غرور میشه
نميذاره زیاده روی کنند
عامو شما باید پیش از این که وارد حریم من بشی و یا شمارهام رو از نگهبان بگیری
اجازه میگرفتی
برای همه چنین نیست اما
برای شمایی که حتا از لیست دوستان فیسبوک حذف شدی
چنین باید میبود و خودت هم میدانستی
نهکه وارد حریمم بشی
شمارهام رو بگیری بعد برام پیغام اجازه بفرستی
تازه پیغامی ناتمام
اگر اسمت هم کنار فامیلت بود میدیدی که حتا لازم نبود دربارهی ملک بی آب و برقی که خودت از اول هم می دونستی
به درد زنی تنها نمیخوره زحمت تماس به خود هموار سازی
اما چه کنم که همین شما پسران آدم بودید که من رو چنین وحشتزده کردید که
حتا در خونهی خودم هم حس امنیت نداشته باشم
دربارهی شما فقط میتونم بگم
عمل پسندیدهای نبود قربان
از نظر من خطرناکترین مردان خدا همان گروهی هستند
که در خانه سفرهای فاخر گسترده دارند و دنبال عشق و عاشق و یا ..... میگردند
ازدواج و خانواده یعنی بپذیریم یک عمر فقط به یک زن فکر کنی
حالا میتونی کل کامنتهای تا امروزت رو پاک کنی
اون چندتا کم بود
ممکنه کاری به دستت بدم
نه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر