واقعا که
آیکیو هم بود آیکیو بچههای زمان ما
بعضیا که نميخوام ازشون اسم ببرم. برن گوشه اتاق یه پا هم بالا بگیرن
شبهم صد صفحه جریمه بنویسه که
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کپی پیست هم نداریم وولک
من اگر عاشق تو باشم
اگر دائم آویزونت تو باشم
اگر دائم به هر طرف نگاه کنی من اونجا باشم
حالت ازم بهم نمیخوره؟
مصاحبة مطبوعاتی
شنوندگان عزیز هماینک مرد جوانی که عینک ریبن سیاه به چشم داره از آن.....سوی خیابان به این..... سوی خیابان آمد. دوست عزیز
میشه بگید
چرا مادر شما که مادر شماست و خیلی هم مهربونه و
خیای هم دوست داشتنی و ........ ایناست اجازه میده عاشق بچة مردم بشی؟
مگه ندیدی چقدر برات زحمت کشیده؟
هان؟
بچه بودی ساده از مادر جدا میشدی؟
نه؟
آره اونموقع وابسته او بودی
حالا نیستیمثل قدیم هم عزیز نیست
اما اون همچنان تو رو مثل همیشه دوست داره
از شادی
سایش تو لذت میبره
حتی اگر کنارش نباشی و حالش نپرسی
ولی وای به روزی که عشق تو با یکی بخنده
شاد باشه
و لذت ببره
خونش حلاله
چی این دو عشق رو از هم جدا میکنه؟ فقط بهش فکر کن
خودخواهی ها رو قرمز کن
ببین کجا ایستادی
کسی عاشق زندانبان یا
مالکش نمیشه
چون تونسته او را به چشم، برده و اسیر خودش ببینه
ما انسان آزادیم
آیکیو هم بود آیکیو بچههای زمان ما
بعضیا که نميخوام ازشون اسم ببرم. برن گوشه اتاق یه پا هم بالا بگیرن
شبهم صد صفحه جریمه بنویسه که
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کسی عاشق زنداننبان خودش نمیشه
کپی پیست هم نداریم وولک
من اگر عاشق تو باشم
اگر دائم آویزونت تو باشم
اگر دائم به هر طرف نگاه کنی من اونجا باشم
حالت ازم بهم نمیخوره؟
مصاحبة مطبوعاتی
شنوندگان عزیز هماینک مرد جوانی که عینک ریبن سیاه به چشم داره از آن.....سوی خیابان به این..... سوی خیابان آمد. دوست عزیز
میشه بگید
چرا مادر شما که مادر شماست و خیلی هم مهربونه و
خیای هم دوست داشتنی و ........ ایناست اجازه میده عاشق بچة مردم بشی؟
مگه ندیدی چقدر برات زحمت کشیده؟
هان؟
بچه بودی ساده از مادر جدا میشدی؟
نه؟
آره اونموقع وابسته او بودی
حالا نیستیمثل قدیم هم عزیز نیست
اما اون همچنان تو رو مثل همیشه دوست داره
از شادی
سایش تو لذت میبره
حتی اگر کنارش نباشی و حالش نپرسی
ولی وای به روزی که عشق تو با یکی بخنده
شاد باشه
و لذت ببره
خونش حلاله
چی این دو عشق رو از هم جدا میکنه؟ فقط بهش فکر کن
خودخواهی ها رو قرمز کن
ببین کجا ایستادی
کسی عاشق زندانبان یا
مالکش نمیشه
چون تونسته او را به چشم، برده و اسیر خودش ببینه
ما انسان آزادیم
AHA ALAN DIGE KHEYLI JALEBO DAGH SHOD...
پاسخحذفAGE ESHGHE ADAMI YE TASADOFE, AGE YE ETEFAGHE PAS TAKLIFE ON ADAMI KE HAR ROZ DOCHARE TASADOF MISHE CHIE? ON VAGHTE DIGE MOGHAYESE PISH MIAD...
DOROSTE KE ASHEGHE VAGHEYI INTORI NEMISHE YA NABAYAD BESHE AMA DIGE ASHEGHI PEYDA NEMISEH CHON HATA DIGE ESHGH HAM JAYGAHE KHODESHO AZ DAST DADE... SIB BE NAZARE TO ADAMI BAYAD ONTORI KE KHODESH MIKHAD BASHE YA TAGHIR BEDE KHODESHO BE KHATERE ESHGHESH?
این همة هنر عشقه
پاسخحذفاما واقعا مسخره نیست؟
من اگه تو رو دوست داشته باشم
هر آنچه هستی را دوست خواهم داشت
نه آنچه قراره من از تو بسازم
تو هم اگر تغییر کنی آدم خوشحالی نخواهی بود
ما وقتی اسممون رو به خطا غلط میگن
شاکی میشیم و اعتراض میکنیم
چطور میتونیم کسی رو دوست داشته باشیم که دائم میگه
اینو دوست ندارم
اون و دوست ندارم
اما
امین
اگر در جهت کمال تغییرکنی
حکم رشد میگیره
این پویا و بالنده است
این یعنی عشق کبیر
سلام گلی جان !
پاسخحذفنگی چه سنگ پا خورده ای که در نزده از پنجره اومده تو اونم با پیژامه !
دلتنگم گلی ، به اندازه هیاهوی یهودادلتنگم ...
تقصیر بارون امروز بود که سخت بارید . اگه شمارتو داشتم جلدی پیامک حوالت می دادم که :
غریو تندر و طوفان آشوب کرده بر گونه های پریشان زمین تنها مانده با خویش که نجوا می کند با آسمان این سان: « اشک شیوه رندانه ای است که برای خاموشی دل من ساخته ای »
باران تند آمد و شست همه آنهائی که چترشان مادرزاد بسته بود ، اما گلی با چشمای پف رفتم به پابوسش ، بی انصاف خیسم کرد و رفت و رفت ...
من خسته ام گلی . نگو کم طاقتی .
دلتنگم ، نگو خودخواهی
گم کرده راه مقصودم ، نگو نگشتی
گلی من چیزی نیستم اما گاه که دلتنگی ریشه های وجودم را چون تیشه ای بی خرد خرد می کند ، با خود می اندیشم که شاید روزگار برای چون منی نگاشته نشده .
امروز ها مثل روزگار قصه های هزار و یک شب مادر جانم نیست . عشق ترازو دارد . دوست داشتن تراوز دارد . زندگی ترازو دارد . بودن ترازو دارد .
گلی من چه کنم که از مثقال مثقال کشیده شدن روی ترازوی روزگار می ترسم . من نه پول دارم نه عقل کاسبکارانه . نه ثروت دارم نه شهوت ثروت . تا دلت بخواهد حماقت دارم و جنون . مشک اشکم همیشه دم دستم و همین ...
می گی من چکار کنم ؟ باو کنم که من عاشق نبودم و احمق بودم یا عاشق باشم و هر روز قده های عقده های دلمو ورز بدم ؟!
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ...
ما اومدیم برای تجربة همینی که هستیم
پاسخحذفدر این تجربه درد میکشیم
بال بال میزنیم
میسوزیم
حماقتهای ساختگی
واقعی داریم
ولی همینه
قرار بوده چه کنی؟
معجزه؟
اگه باور داری بهش ایمان داشته باش
و معجزه هم بکن
عشق هم همینه
نه بیشتر
درد
هجر
سوز
گداز
باور کن من شب تا صبح دعای ال اما
خدایا عشق را به من حادث کن
میخوانم
همة این مجموعه دل لرزهها
بیتابیها
بیقراری
ها
یعنی عشق
دنبال چی هستی؟
ببین
بعضی آسمونی میان
زمینی میشن
بعضی آسمونی میآن
نیمه زمینی میشن
بعضی آسمونی میان
هرگز زمینی نمیشن
همون آسمونی میرن
همة ما میتونیم هرچه میخواهیم باشیم
اگر نیستیم چون نه در شاکله
و نه در ذات و فطرتمون بوده
به هیچ ببازیم
ما خود خودمون رو دوست داریم
مه مثل تو زار میزنیم
نزنی باید به خودت شک کنی
منتظرم