۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعه

به هر بهانة عاشقانه




سلام
سلامی به رنگ آدینه
به رنگ عشق
به رنگ محبت
و به رنگ سبز بید قدیمی حیاط
عشق عشق می‌آفریند
با آفتاب آدینه بلند شدن لذتی داره به وسعت همة خواب‌های نیمه کارة کودکی
کودکی که شفاف و زلال بود و تو را با خود داشت
داشت و همیشه با ما بود
دنیا چه زیبا بود
صبح اول حیاط دل و نم زدم برای ورود عطر عشق گل‌های شمعدانی گلخانه را تمیز کردم
به قناری زرد اتاق کمی دونه دادم و اتاقش رو روفتم.
نوبت گل‌دان‌های درونی رسید
به اونها هم عشق دادم
وای که اگه این عشق نبود، زندگی همه چیز کم داشت
بهانه برای رفتن، اومدن، بودن، موندن
زندگی کردن
خوابیدن و بیدار شدن
دلم امروز عجیب هوای پدر داشت
که تنها مظهر عشق بود و قصد سفر داشت
امروز دلم مهر بابا می‌خواست
یه مهر بی‌ریا و حساب کتاب. باور کن. مادرا همه پولکی‌اند. بچه‌ای که بیشتر حال می‌ده اونم بیشتر سرویس
منم مادرم
پریا بیشتر محبت می‌کنه، پریسا رو سال به دوازده ماه نمی‌بینم. گاه شده در ترافیک کنار هم بودیم و گذشتیم
نه که دوستش ندارم
همه عشق خودخواهی‌ست
حتا دوست داشتن پریا
دیدی؟ باید با خودت صادق باشی تا کمتر هم درد بکشی
به‌هر بهانه و هر اشاره
سلامت می‌کنم
سلام مهربان یاد قدیمی
صمیمی
کودکانه
صادقانه
بی‌تکلف
بی هدف
دوستت دارم، دوستت دارم
ای همة یادهای عاشقانة دیروزم
امروزم
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عشق بورزیم
دنبال بهانه نباشیم
عشق بورزیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...