سلام.
خوبی؟ این روزا همه همدیگه رو نگا میکنن. شما چکار میکنی؟
خوبی؟
راس راس، راسش میدونی چیه؟
ایی کیمیان از اون حقه بازای کلک، که دومی نداره.
نه که دید من ایی قده خانومم که همه دوسم دارنها، الکی گولم مالید که
گلی، بیا تمیز و مرتب بذارمت یهجا تا هر کی خواست بیاد ببینت، هر وقت دلش خواست فقط لای کتابش رو باز کنه»
منم که هی طفلی و حیوونی مثل همیشه باز گول ایی کیمیان و خوردم.
باز بهم میگه:
گلی جون کج بشین صاف بگو. تو گول هوس شهرت رو خوردی.
یادت که نرفته هنوز چقدر دوست داشتی برات از شهرداری تابلو اجاره کنم و روش بزرگ بنویسن گلی که یادت نرفته؟
گلی: نخیرم من که از اولش این چیزا بلد نبودم که خانوم. همهاش تقصیر تو شد.
یادت رفته چقده از او آقای، روسری ترسیدم. اییطوری بهم اخم کرد و دعوام کرد که: به تو چه گلی، خدا شبا کجا میخوابه؟
یا اصن خدا راسته یا دروغ؟
وقتی اون آقا گندهها میگن هست. لابد یه چیزانی میدونن. بعدش که بهش گفتم: .لی کیمیان خودش اینا رو گفته» چشاش و اینریختی گنده کرد و گفت:
« اون کیمیانم مثل تو ناقص عقله و غلط کرده با تو. کسی که از دوستان خدا نیست، اصن حق نداره فکرش و بکنه یا اصن اسمش رو بیاره. خب همین رو میخواستی خانوم؟
حالا مثلن خیلی خوبتر شد؟ هی شبا خواب میدیدم شیطون میگه« گلی بیا ببرمت یه جاهان خوبتر؟» بعدش
من هی ترسیدم و گریه کردم؟
تازشم چی میگی، یه روز قلبت بودم دادی آقا دکتره درم آورد و کاشتیم تو گلدون
بعد که دیدی، هنوز عشق میخوام و واسته خودم شدم گلی خانوم، دادیم دست او آقای روسری که دو سال انداختم تو کمد و درش و بست و هی گفت« اسم ایی گلی، تو بداس. نمیشه کتاب بنویسه؟» کی کرد ها خانوم ؟
تازشم انقده وسطای حرفام و درآوردین و یه چیزان دیگه جاش گذاشتید که، همه چی بدتر خراب شد. منکه خودم همیطوری غلطی میگم، شما غلط ترش کردین که ...............
استارت اشک را زد و موتور گریهاش راه افتاد.
دمه پنجره همینطور که به آسمون ابری نگاه میکرد ابر چشماش میبارید
بهجای گریه، بگو مشکلت با چی حل میشه؟
گلی: بذار همینجا واسته خودم دوستان خودم و داشته باشم.
نه مشهور بشم نه عینک سیاه بزنم.
من اصن غلط کردم که گفتم« کیمیان یه کاری بکن مشهور بشم» بذار برگردم خونه؟
اییجا باز میشه یواشی عاشق شد و چت کرد
تازشم تو که نمیفهمیدی. منم واسته خودم عشقان حسابی داشتم
همون حقهبازه که میگفت« سلمان خانم و تو آمریکا زندگی میکنم ولی شبا تو هند میخوابم؟
یا اون شاهرخ خانی که کلک بود و لهجة بندری داشت. میگفت از عشق تو یاد گرفته و عینک ریبن میزد؟
همونا که همیشه تنهات گذاشتن؟
دنبال چیسی گلی؟
گلی: خب تونم که تهنا موندی؟
دنبال هیچی نیسم.
بذار واسته خودم همینجا بازی کنم و با هادی جون حرف بزنم. میشه؟. بذار از ایی بازی الکیا بکنم دلم خوش بشه.
مثلا چه جور بازی؟
شنبه ولنتانکه اونوقت باز باهاس مثل همیشه غصه بخورم که چرا من هیشکی رو ندارم که ولنتانک بهم کادون بده؟
تازشم اگه از حالا بذاری برم تو اتاقم و شروع کنم بازم دیره
کی میخواد به این تندی بیاد و عاشقم بشه؟
از معجزات خدا غافل نباشی گلی که اینکار فقط به دست خدا حل میشه و به معجزات وصله
اگه کسی پیدا بشه عاشق تو بشه
یعنی بعدش نوبت من میشه که عاشق بشم
منم که دل ندارمدلم شده تو
در نتیجه چنین اتفاقی نمیافته
تو چیکار داری؟ بذار من هر روز دلم و خوش کنم تا شب بشه
مگه همهتون همیطوری میمونید تا وقت مردن بشه عیب داشته؟
شمام بیعشق خودتون رو گول میمالی خانوم
خوبی؟ این روزا همه همدیگه رو نگا میکنن. شما چکار میکنی؟
خوبی؟
راس راس، راسش میدونی چیه؟
ایی کیمیان از اون حقه بازای کلک، که دومی نداره.
نه که دید من ایی قده خانومم که همه دوسم دارنها، الکی گولم مالید که
گلی، بیا تمیز و مرتب بذارمت یهجا تا هر کی خواست بیاد ببینت، هر وقت دلش خواست فقط لای کتابش رو باز کنه»
منم که هی طفلی و حیوونی مثل همیشه باز گول ایی کیمیان و خوردم.
باز بهم میگه:
گلی جون کج بشین صاف بگو. تو گول هوس شهرت رو خوردی.
یادت که نرفته هنوز چقدر دوست داشتی برات از شهرداری تابلو اجاره کنم و روش بزرگ بنویسن گلی که یادت نرفته؟
گلی: نخیرم من که از اولش این چیزا بلد نبودم که خانوم. همهاش تقصیر تو شد.
یادت رفته چقده از او آقای، روسری ترسیدم. اییطوری بهم اخم کرد و دعوام کرد که: به تو چه گلی، خدا شبا کجا میخوابه؟
یا اصن خدا راسته یا دروغ؟
وقتی اون آقا گندهها میگن هست. لابد یه چیزانی میدونن. بعدش که بهش گفتم: .لی کیمیان خودش اینا رو گفته» چشاش و اینریختی گنده کرد و گفت:
« اون کیمیانم مثل تو ناقص عقله و غلط کرده با تو. کسی که از دوستان خدا نیست، اصن حق نداره فکرش و بکنه یا اصن اسمش رو بیاره. خب همین رو میخواستی خانوم؟
حالا مثلن خیلی خوبتر شد؟ هی شبا خواب میدیدم شیطون میگه« گلی بیا ببرمت یه جاهان خوبتر؟» بعدش
من هی ترسیدم و گریه کردم؟
تازشم چی میگی، یه روز قلبت بودم دادی آقا دکتره درم آورد و کاشتیم تو گلدون
بعد که دیدی، هنوز عشق میخوام و واسته خودم شدم گلی خانوم، دادیم دست او آقای روسری که دو سال انداختم تو کمد و درش و بست و هی گفت« اسم ایی گلی، تو بداس. نمیشه کتاب بنویسه؟» کی کرد ها خانوم ؟
تازشم انقده وسطای حرفام و درآوردین و یه چیزان دیگه جاش گذاشتید که، همه چی بدتر خراب شد. منکه خودم همیطوری غلطی میگم، شما غلط ترش کردین که ...............
استارت اشک را زد و موتور گریهاش راه افتاد.
دمه پنجره همینطور که به آسمون ابری نگاه میکرد ابر چشماش میبارید
بهجای گریه، بگو مشکلت با چی حل میشه؟
گلی: بذار همینجا واسته خودم دوستان خودم و داشته باشم.
نه مشهور بشم نه عینک سیاه بزنم.
من اصن غلط کردم که گفتم« کیمیان یه کاری بکن مشهور بشم» بذار برگردم خونه؟
اییجا باز میشه یواشی عاشق شد و چت کرد
تازشم تو که نمیفهمیدی. منم واسته خودم عشقان حسابی داشتم
همون حقهبازه که میگفت« سلمان خانم و تو آمریکا زندگی میکنم ولی شبا تو هند میخوابم؟
یا اون شاهرخ خانی که کلک بود و لهجة بندری داشت. میگفت از عشق تو یاد گرفته و عینک ریبن میزد؟
همونا که همیشه تنهات گذاشتن؟
دنبال چیسی گلی؟
گلی: خب تونم که تهنا موندی؟
دنبال هیچی نیسم.
بذار واسته خودم همینجا بازی کنم و با هادی جون حرف بزنم. میشه؟. بذار از ایی بازی الکیا بکنم دلم خوش بشه.
مثلا چه جور بازی؟
شنبه ولنتانکه اونوقت باز باهاس مثل همیشه غصه بخورم که چرا من هیشکی رو ندارم که ولنتانک بهم کادون بده؟
تازشم اگه از حالا بذاری برم تو اتاقم و شروع کنم بازم دیره
کی میخواد به این تندی بیاد و عاشقم بشه؟
از معجزات خدا غافل نباشی گلی که اینکار فقط به دست خدا حل میشه و به معجزات وصله
اگه کسی پیدا بشه عاشق تو بشه
یعنی بعدش نوبت من میشه که عاشق بشم
منم که دل ندارمدلم شده تو
در نتیجه چنین اتفاقی نمیافته
تو چیکار داری؟ بذار من هر روز دلم و خوش کنم تا شب بشه
مگه همهتون همیطوری میمونید تا وقت مردن بشه عیب داشته؟
شمام بیعشق خودتون رو گول میمالی خانوم
DAGHIGHAN BAT MOVAFEGHAM...
پاسخحذفAMA SHAYAD MANZORAMO ESHTEBAH GOFTAM, NA INKE BEKHAD BESH SABET KONAM NA, GAHI KHODAM MIKHAM BESH BEFAHMONAM KE CHEGHADR VASAM ARZESH DARE... ALBATE INO HAM BET BEGAM KHEYLI KHOSHHALAM KE NEMIFAHME, SHAYAD AJIB BASHE VALI BE KHODAM MIGAM ROZI BEKAHD TARKAM KONE HADAGHAL KHODESHO SARZANESH NEMIKONE...
ESHGHO DORIO GHABOL DARAM CHON DOCHARESHAM...
پاسخحذفGAHI FEK MIKONAM AGE ESHGHO EZDEVAJ MOTAZADE HAMANO BAES MISHE ESHGH MA BEYNESHON KAMRANG BESHE CHERA ADAMI ESHETBAH MIKONE...
YANI VAGHEAN ADAMI EZDEVAJ MIKONE CHON NEMIDONE BA KHODESH CHE KONE?
ADAMI EZDEVAJ MIKONE KE FAGHAT BETONE BA MASHOGHESH DOR AZ CHESHME MOTAHAM KONANDEYE DIGARI DAR AMAN BASHE?
SIB BE NAZARE TO EZDEVAJ BEDONE ESHGH BI MANIO POCH NIST?
پاسخحذفسلام امین
پاسخحذفهنوز کامنت دوم را نخوندم
اما خیلی عجیبه که بابت عواطف انسانی سعی داری عقلایی رفتار کنی
پیشبینی میکنه
محاسبه
این یادت نره
اول که حافظ هم نفهمید بالاخره آدم عاشق باید سرپوشی کنه
راز برملا کنه؟
چه خاکی به سر کنه؟
گاهی میپرسه
اگر نگم
از کجا بدونه؟
شاید اونم آره؟
اگه نه چی؟
باز دو حالت داره
یا به روی خودش نمیاره و میگذره
یا یکی میخوابونه تو گو طرف
خلاصه که
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مباش
شیخ صنعان خرقه رهن خانة خمار کرد
هر وقت این ذهنیات مانع بروز احساساتت نشد
هرموقع آسیمهسر دل به دریا زدی
فکر کنم
کمی تا قسمتی
داری عاشق میشی
هنوز نه
آدمی ازدواج میکنه
پاسخحذفچون
عاشق نیست
و چون عاشق نیست. دنبال امنیت میگرده
میترسه
دلش میخواد نگهش داره
مال خودش باشه......... دست هیچ آدمی نیست
عشق همون حس، بی سرانجامه
با انجام دیگه
لیلی و مجنون نداریم
دو حریف در میدان مبارزه که تدریجا احساس شکست یا فریب میکنند
در نیجه ستیزه آغاز میشه
خاصیت عشق این است
که عیب هنر نماید
وقتی معایب هزار هزار شد
جان به تنگ آید
این یعنی شناخت
بیرون آمدن از وهم عشق
یهباره دیگه اینو بگی سرم رو میکوبم به دیوار
پاسخحذفتو برای ازدواج به یک همراه رفیق خوب
مونس
مادر
الی آخر نیاز داری
وقت عاشقی به اینهاش فکر نکردی
عاشق شدی
من 19 سال داشتم که یه روز اومدم خونه و بعد از مدتها جنگ با خانم والده با جسارت به چشمش نگاه کردم و گفتم: من ازدواج کردم
اونم فرداش بیرونم کرد
گفت برو هر جایی این غلط رو کردی
باعث همه چیز او بود
من حتی عاشق نبودم
از وقتی مبارزهای با خانم والده شروع شد
قضیة معروف جنگ نکن بدتر کن بود و لجبازی من
بعد باز اگر بیرونم نمیکرد
شاید همون هفته اول جدا میشدم
تفاوت حقیقت
تا حد فاجعه بود
نشدم
ده سال بعد دوباره یه روز شخصا تصمیم گرفتم برای چندمین و آخرین و ابد تمامش کنم
عشقی که الان بهخاطر پریا بهزور وقتی میبینم
تحملش میکنم
خوب فکر کن
من هنوز هم عاشق میشم
ولی دیگه جرات ازدواج ندارم
چون زندگی الکی نمیخوام
عشق و ازدواج هم خلاص
ها کاکو
؟
SALAM SIB..,
پاسخحذفVAGHEAN MAZERAT MIKHAM DAFEYE PISH ENGHAD BA AJALE VASAT NEVESHTAM KE SALAM HAM YADAM RAFT...
AVAL INKE HALA CHERA HA KAKO? :D ;)
VA BAAD INKE BAVAR KON GHASDE INO NADARAM SARETO BEZANI BE DIVARA, VALI VASAM SOAL SHODE KE AGE ADAMI MIKHAD MALEKE ESHGHESH BESHE CHERA BAD AZ MODATI ESHGHE JEGAR SOZ KHAMOSH MISHE? MAGAR ESHGH MODATO ZAMANO MAKAN DARE? CHERA ADAMI IN CHENIN MISHE?
امین دیگه واقعا باید سرم و بکوبم به دیوار
پاسخحذفمیدونی اون عشق پرسوز گداز هرلحظه رشد میکنه چون دوعاشق واقعا ازهم شناختی ندارن. چون بههم فکر میکنند. هر یک شخصیتی تخیلی " اسطورهوار" برای دیگری پیدا میکنه
باور کن
برای همین بعدش همه چیز تموم میشه
غیر از چشم و ابرو قد وبالا
چقدر ازش شناخت داری؟