آدم، الیوز، خواهر دوقلوی هابیل را با قابیل و
اقلیما خواهر قابیل را با هابیل
نامزد کرد
قابیل شاکی شد گفت:
خواهر من بهتر و در رحم با من بوده. پس مال خودمه
آدم گفت:
حکم الهی اینطور بوده و من قادر به این کار نیستم.
قابیل گفت:
اصلا: تو هابیل رو بیشتر از من دوست داری ودخترخوبه رو دادی به اون، من اینه نمیخوام
من ماله خودمه میخوام
من اصلا نمیخوام
آدم گفت:
اگر باور نمی کنی هر کدام چیزی قربانی کنید. هر که قربانیاش قبول شد"اقلیما"برای او باشد.
هابیل یکی از بهترین گوسفندانش را بر سر کوه برد و گفت:
اگر قربانی من قبول نشد دست از خواهرم برمیدارم و قابیل که دارای مزرعه بود، یک دسته از گندم های خشک و ضعیف و کم دانه خود را برسر کوه نهاد و گفت:
اگر قربانی من قبول نشد دست از سر خواهرم بر نمیدارم.
دیدی؟
از اولم اینا جنسشون خراب بوده
آتش سفیدی از آسمان آمد، گوسفند را برداشت و به قربانی قابیل اعتنایی نکرد.
ببین خدا هم گوشت و قبول داره. پس ما چرا گیاه خوار میشیم؟ نمهنه
قابیل از روی حسودی به کمین قتل برادر نشست
به هابیل گفت:
هابیل خان من اگه تو رو که آبجیم و هپلی کردی نپیچونم. هشتپلکووشدم
هابیل به برادرش گفت:
اگر تو بکشی، گناهانم بخشیده میشه. ولی تو که از گناهکاران و ستمکارانی اقلیما، کوفتت میشه
حالا اگه تونستی، پیدا کن پرتقال فروش را
چطوره که بعدها فهمید ازدواج همخون فاجعه میآفریند؟
ج-- در وقت الزام، موردی نداشته. بخصوص هنگام آفرینش. بالاخره همه چیز دنیا تبصره ماده برمیداره
این نژاد بشرهم که از اول ریپ میزد! باور کن. آدم سر لیلیت هوو میآره.
قابیل بهخاطر اقلیما هابیل را میکشه.
اسم حوا و اولاد اوناثش بد در رفته؟
اینها از اول جنسشون شیشه خورده داشت، گند رو زدن به آفرینش الهی.
خدا هم نکرده خلقت ر تغییر بده.
اما، گناه هابیل چه بوده که با مرگ بخشیده بشه؟ مگه بار اول تجربهاش در زمین نبوده؟
آدم به احکام الهی ایمان نداشت که مسابقه گذاشته؟
وای به ما بیچارهها که نه خدا را دیدیم نه بهشت.
اما باید حواسمان از آدم جمعتر باشه؟
بهقول گلی:
اونا که خود خدا رو هم دیده بودن، کار بد کردن.
میخوای شیطون منو گول نماله؟
که همیشه میگه« تو بچهای نمیدونی. اونها که مامان بابای همه بودن و خدا رو دیده بودن به حرفاش گوش ندادن. بیا خودم گولت بمالم. تونم بنداز گردن من. کی به کیه تاریکیه» حالا من هی شبا باهاس خواب جهندم و اینا ببینم؟»
میبینی خدا، چطور حیرانمان کردی؟
اقلیما خواهر قابیل را با هابیل
نامزد کرد
قابیل شاکی شد گفت:
خواهر من بهتر و در رحم با من بوده. پس مال خودمه
آدم گفت:
حکم الهی اینطور بوده و من قادر به این کار نیستم.
قابیل گفت:
اصلا: تو هابیل رو بیشتر از من دوست داری ودخترخوبه رو دادی به اون، من اینه نمیخوام
من ماله خودمه میخوام
من اصلا نمیخوام
آدم گفت:
اگر باور نمی کنی هر کدام چیزی قربانی کنید. هر که قربانیاش قبول شد"اقلیما"برای او باشد.
هابیل یکی از بهترین گوسفندانش را بر سر کوه برد و گفت:
اگر قربانی من قبول نشد دست از خواهرم برمیدارم و قابیل که دارای مزرعه بود، یک دسته از گندم های خشک و ضعیف و کم دانه خود را برسر کوه نهاد و گفت:
اگر قربانی من قبول نشد دست از سر خواهرم بر نمیدارم.
دیدی؟
از اولم اینا جنسشون خراب بوده
آتش سفیدی از آسمان آمد، گوسفند را برداشت و به قربانی قابیل اعتنایی نکرد.
ببین خدا هم گوشت و قبول داره. پس ما چرا گیاه خوار میشیم؟ نمهنه
قابیل از روی حسودی به کمین قتل برادر نشست
به هابیل گفت:
هابیل خان من اگه تو رو که آبجیم و هپلی کردی نپیچونم. هشتپلکووشدم
هابیل به برادرش گفت:
اگر تو بکشی، گناهانم بخشیده میشه. ولی تو که از گناهکاران و ستمکارانی اقلیما، کوفتت میشه
حالا اگه تونستی، پیدا کن پرتقال فروش را
چطوره که بعدها فهمید ازدواج همخون فاجعه میآفریند؟
ج-- در وقت الزام، موردی نداشته. بخصوص هنگام آفرینش. بالاخره همه چیز دنیا تبصره ماده برمیداره
این نژاد بشرهم که از اول ریپ میزد! باور کن. آدم سر لیلیت هوو میآره.
قابیل بهخاطر اقلیما هابیل را میکشه.
اسم حوا و اولاد اوناثش بد در رفته؟
اینها از اول جنسشون شیشه خورده داشت، گند رو زدن به آفرینش الهی.
خدا هم نکرده خلقت ر تغییر بده.
اما، گناه هابیل چه بوده که با مرگ بخشیده بشه؟ مگه بار اول تجربهاش در زمین نبوده؟
آدم به احکام الهی ایمان نداشت که مسابقه گذاشته؟
وای به ما بیچارهها که نه خدا را دیدیم نه بهشت.
اما باید حواسمان از آدم جمعتر باشه؟
بهقول گلی:
اونا که خود خدا رو هم دیده بودن، کار بد کردن.
میخوای شیطون منو گول نماله؟
که همیشه میگه« تو بچهای نمیدونی. اونها که مامان بابای همه بودن و خدا رو دیده بودن به حرفاش گوش ندادن. بیا خودم گولت بمالم. تونم بنداز گردن من. کی به کیه تاریکیه» حالا من هی شبا باهاس خواب جهندم و اینا ببینم؟»
میبینی خدا، چطور حیرانمان کردی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر