دهة هشتاد و نود اوج جنگ
و مرز دوهزار
زمین در شرف انفجار
خیلی طبیعیست اوزون سوراخ چیه؟ بترکه.
انسان معتاد و دو جنسه
انسان در پیمعنی خویشتن خویش
انسان درماندة بین صفحات حزنانگیز تاریخ
بین حروف فلسفی بیمعنا
ولی
عشق
هستی عشق میخواهد
کیهان عشق میخواهد
من
عشق میخواهم
تو عشق میخواهی
ما همگی به عشق نیاز داریم
زمین به مرحم به التیام
عشق فراموشمان شده است
فقط ادا در میآریم
به هر آمد و شد بیدلیل نام عشق میدیم
که تنها نمانیم
ای وای بر من و
اولاد دیگر حوا
که اینسان
وحشتزده، فکر میکنیم
تعادل روانی، بهم میخوره
گارد میگیریم
کلاس میذاریم
میجنگیم
همه کار میکنیم
به جز عشق ورزی
عشق رو
میشه از تو شروع کرد
از من
دست منو بگیر
بذار کمی به هم و بعد به زمین عشق بدیم
بیا، توی چشم هم همدیگهرو نگاه کنیم
صادقانه
عاشقانه
بیمنظور
با منظور
ولی بیا
با عشق بیا
بیا تا با هم به آینه نگاه کنیم
به زمین
نرم قدم بگذاریم
عاشقانه
نرم
سبک
و بخوانیم،
بلند
بلند
بلند
فریاد بزنیم
آهااااااااااااااااااااااای کجایییییییییییی
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم را
دوباره تکرا بکنیم
دوستت دارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر