۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه

نفس بکش، عشق را پیدا کن


یه عمر شوخی‌شوخی، جدی‌جدی دیر رسیدیم، شما دیگه مته به خشخاش نذار و یه ذره باورم داشته باش
من‌که یه عمره شهرة شهر عشق‌ورزانم
تو چنانم خواهی؟
مهم نیست کی یا چی؟ در عهدی که دل فریبی نیست
هر که دلم را برد، مژدگانی‌ش با من
تو فکر می‌کنی باید با اشل عاشق شد؟
عشق یک حادثه یک اتفاقه.
می‌آد.
برنامه ریزی و ذهنیات نداره.
حادثی که به ناگاه واقع می‌شه
یهو داستان عوض می‌شه
زندگی قشنگ می‌شه
و من دوباره پرواز خواهم کرد
مهربان خواهم شد
مهر خواهم بخشید
بیا
بیا عاشق بشیم
قصد می‌کنیم، عشق خودش پیدا می‌شه
حال هرکسی که باشه
فقط باید عشق داشت
عاشق بود و
نفس کشید
باید عشق را نفس کشیدن
خون رگ‌های الهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...