۱۳۸۷ خرداد ۵, یکشنبه

هجرت


صبح مثل وحشی‌ها چشم باز کردم. بعد فهمیدم من وحشی نشدم بلکه وحشتزده‌ام
از آدم‌ها، از فرداهای تنهایی، از نقاط ضعفی که پشت آدم‌ها پنهان می‌کنم تا به‌یاد نیارم مثل سگ پاچة مردم رو می‌گیرم و هرگز خودم بد نیستم و فقط دیگران بدن
حالا چه من بد و چه عالم حالم خوش نیست و با چشم بسته بوی جنگل روحس می‌کنم
از قرار باید برم ریکاوری و توقفم در این پایتخت کثیف زیادی به درازا کشیده. البته پریا را هم نمی‌شه دوباره تنها گذاشت و من اگر یک هفتة دیگه بمونم چه بسا یا سر از شورآباد در بیارم یا امین آباد
باز جای شکرش باقی‌ست که هر دو آباد هستن

اگر دوباره مفقودالاثر شدم، برام حرف در نیارید و بدونید زدم به جنگل. اگر برم مدتی تمام ارتباط‌های انسانی را قطع می‌کنم بلکه رجوع به اصل کردم
خب آخه چرا به اسم معنویت گند می‌زنید به باورهای شفاف و بلوری آدم . من‌که با زور لودر هم از جام تکون نمی‌خورم و از باورهام یه ذره هم کنار نمی‌کشم
ولی باید بپذیرم که، هیچ همزبانی در دنیای اطرافم ندارم. خب اینم بغله که دندونش رو بکنم؟
گو اینکه از اول این عرفان بازی صراطی برای انسان شد که یا می‌تونست ازش بگذره یا در اوهام شیوخ گیر می‌کرد. من دیگه به هیچ‌کس اعتماد ندارم و خدا منو بکشه که منو باترس‌هاش از دنیا جدا کرد

۲ نظر:

  1. هر از چند گاهی هممون نیاز به هجرت داریم... وقتی زمین میچرخه، از جایی که بارها رد شده باز هم گذر میکنه!!!!

    پاسخحذف
  2. Glory

    Babuji Maharaj said, the glories of that which lies in the universe of the inner self exceed by far anything that you can see outside in the outside world. People look to the outside only because they have not looked into the inside. When we look into the inside and see the vastness of the universe that is inside, the spiritual universe with its glories, nothing to deface that glory; there is no disease, no sickness, no illness, no corruption, no vice, only absolute glory, absolute beauty, absolute truth, I believe we shall never again turn to the outside universe, one who has seen this inner vision of the Almighty, which is our own self.
    Taken from "Principles of Sahaj Marg Vol.12", chapter "On the Utsav", pg 249 by Chariji

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...