۱۳۸۷ خرداد ۱۱, شنبه

دومادون

یه مودم نفتی، داشتم که بیچاره اینجا نم کشیده بود و دادم با نفت تمیز شستنش تا کار افتاد. فقط چون باد می‌آد هی برق‌ها قطع و وصل می‌شه و صداهای عجیب و غریبی که توی کوه می‌پیچه همه مزید بر علت شد تا بیام و بنویسم قبل از اینکه مجبور بشم، با خودم حرف بزنم
قرار نبود اینجا باشم، ولی هستم.
پس یعنی قرار بود که باشم ولی صبح برمی‌گردم. دیگه بدجور قفس تنگم آمده بود
راستش رسیدم تاریک شده بود و هنوز موفق به رویت خدا نشدم. ولی روح کوه به‌خوبی حس می‌شه و من اصلا آرامش ندارم
دلم نمی‌خواد اصلا هیچ‌جا باشم. غلط نکنم دیوسفید اینام امشب مهمونی دارن. صدای کوبس‌کوبس شون تا اینجا می‌آد.
خوش‌بحالشون، حتما یه ماده دیو رو به یه دیو نر انداختن.
والله هل‌هله چیه! بوق و کرنا داره
دیگه تو این زمونه حتی دیوها‌م زیر بار آقای شوهر شدن نمی‌رن
چه عروس خوشبختی! ایشالله به پای هم پیر بشین مادر
حالا اگر من یادآوری کنم طبق اطلاعات دکتر واشقانی دیو به معنی کاکا سیاهی می‌باشد که قوم آریایی از این سرزمین بیرون کرد و فاتح شد، فردا برام دست نگیرید که وای، گفت....... ولی با این حساب تکلیف دیو سفید جناب فردوسی چی می‌شه، دکتر؟

۴ نظر:

  1. همه اقوام اون قدیم قدیمااز روی نا آگاهی فکر می کردند همه دنیا به خودشون خلاصه می شه و اونها برترین قوم روی زمین هستند.ودیگران دیو! قوم ابله یهود هم یکی از مثالهاشه. اصلا چراراه دور بریم ما ایرانیها هر جا میرسیم می گیم هنر نزد ایرانیان است و بس. مخصوصا خارج از ایران که دیگه داره شوره این اریایی بازی و اینکه ما پارس هستیم و عرب نیستیم در میآد. من همه اینها را ناشی از توسعه نیافتگی فرهنگی و اجتماعی می دونم. البته منکر کار و تحقیقات روی تاریخ و انسان شناسی نیستمکه خودم مشتری سفت و سختشم. اما با تقسیم اجتماعی سیاه و سفید بجد مخالفم.

    پاسخحذف
  2. az pasokh kobandeh soheyla mamnoonam; hamshahri khord o nabood shod;

    پاسخحذف
  3. rasti in hamshahri ye safheh shakhsi dareh ageh mikhahin tartibesho bedin behtareh dar khoneh khodesh basheh na khoneh mardom; jolo cheshe baghieh khejalat mikesheh akheh;

    پاسخحذف
  4. مردم به‌قدری عصبی و شاکی هستند که فقط دنبال کسی برای اشاره و مجادله می‌گردندژچقدر عجیب که من آخر خنگ بازی و کودنی منظور همشهری گرامم کامن را اینطور رسا و شیوا درک نکرده بودم و شما اینهمه حرف و عربده از بین‌ش درآوردید.
    در حیرتم از این همه زیبایی که چشم‌ها فقط در پی زشتی‌اش می‌گرده

    هیچ کس مسئول شکست‌های ما جز ما نیست
    همشهری ها اینجا با هم مجادله و در تریبون سینه برای هم چاک می‌کنیم
    آخر نفهمیدم که این نقطه جغرافیایی غیر از این همشهری ها چیزی داره که ما بهش فخر بفروشیم و اینجا با هم آن کار دیگر بکنیم
    ای‌وای از آدم که بشر شد
    دیو، یعنی همین بازیا

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...