۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه
تقویم قمر در عقرب
شکر پروردگار عالم که
قبل از همه خودم گفتم که چقدر بیجنبهام.
فیالواقع در هیچ چیز جنبه ندارم علیالخصوص
مایههای خلاف
چند سال پیش یادش بخیر از اینور به اونور آب تونل زده بودیم و خلاصه یه ساعت هم به دست راست میبستم که زمانش بیست و چهار ساعت عقب تر را نشان میداد.
گو اینکه گاهی باب دلخوش کنک با نگاهی به دست راز یه روز جوانتر میشدم و به دیروز برمیگشتم
بماند که چه جونی کندم تا ساعتم رو فقط به وقت خودم تنظیم کنم
از وقتی با رفقای اینو و اونور آبی بده بستون وبگاهی پیدا کردم، دو تقویم روی میزم دارم که دو تعطیلی، دو شبجمعه و دو جمعه داره
گفتم که هر چی میکشم فقط از خودم میکشم
حالا یه نوبت به وقت خودمون جمعه غروب دلم میگیره و شبتعطیل غصه میخورم که چرا تنهام
یک نوبت هم شنبه یکشبنهها
بدبختی نیست؟
به اینم میگن زندگی؟
حکایت فیل و فیل بانیست که از بچگی یک پای فیل رو با یک طناب باریک به یک درخت جوان میبنده و تا ابد مانع حرکت فیل چند تنی میشه. چون باورش را از فیل گرفتن
راستی، یکی از رقفای بلاد کفرستان ته اوراق بلاگ منو امروز درآورده.
خدا کنه نخواد توش تخمه یا نخودچی کیشمیش بریزه.
چون برگ برگ باز میکنه.
دستت درد نکنه غریبه که تو یکی داری دنبال یه چیزی بین اینهمه اراجیف من میگردی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سفری در خیال کیهانی ( تجربهای هولوگرام)
اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود، آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...
ما هم اینجاشب جمعه ها هوس دیدار دوستانمون زیر گذر وزیر دفتر به سرمون می زنه و جمعه شبا هوس میدون تجریش ! هر جا که باشیم هنوز جمعه جمعه آقامونه!1 بابا تو رو خدا دیگه عزای یکشنبه شبای این ور آبی ها رو نخور باندازه کافی هفته ای دو سه بار حال و هوات غروب جمعهی می شه. از اینها گذشته دلم لک زده برای ولایت و اردیبهشتش.1
پاسخحذفinyekio ke gofti manam yade jome o shanbe o yeshanbe oftafdam khale....
پاسخحذف