۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

به کی بگم؟


ما یک نیاز مبرم داریم. نیازی که می‌تونه مقابل بسیاری از حوادث و وقایع نامیمون را بگیره
نه. این‌طوری شد از آخر. بذار از اول بگم
یه عالم حرف، از نوع مرقوب، جنس اعلا
حرف‌های صمیمی و بی‌همتا
حرف‌های تکرار نشده
حرف‌های تازه و نگفته
حرف‌هایی که نمی‌شه به کسی گفت مگر اونی که با تو هم‌درده
هم راه و یا هم‌دل توست
یار، محبوب ، معشوق، یه جنس خوب و بی‌کلک
ناب، اصیل و صمیمی
یک گوش، گوشی مهربان، بی‌قضاوت که بلد باشه
بی‌کینه و مرض به حرف‌هات گوش بده
حرف‌هایی از جنس عشق
با عطر، صداقت، صفا ، صمیمیت
حرف‌هایی که تا پشت باورهام گم نشده، قابلیت گفتن داره
حرف‌هایی که اگر گفته نشه تورم گلو و عاطفه با هم می‌آره
باور کن، من مدت‌هاست گلو درد دارم
فکر می‌کردم همه‌اش بغض آلودم
تازه فهمیدم، یه عالم حرف دارم و کسی برای گفتنش‌ون نیست
خدایا من یک عالمه حرف دارم
یک عالمه احساس نگفته
نهفته
ندیده ، نشنیده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...