یه چیزهایی هست که سن، تجربهاش بفهمی نفهمی به عصر نوح میرسه و انقدر دور از یاد و خاطر میشه که تو گاهی از یاد میبری این یک روز از نیازها و واجبات حیاتی، زندگیت بوده
و ما مثل همیشه به نبودنها
نداشتنها
نخواستنها
عادت میکنیم
باور کن. ممکن است کمی دشوار. کمی سخت. اما بهخدا باز عادت میکنیم
یعنی غیر از عادت کار دیگهای نمونده تا بکنیم
البته یک راه دیگه هم هست اون این که با ملاج بری تو دیوار که
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
اما تغییری در وضع موجود داده نمیشه
اما همه اونچیزا که جبری نمیشه و نم نمه از سرمون افتاده باعث میشه که حس خواست، زندگی از یادمون بره
و این از طوفان عظیم سونامی وحشتناک تره
از موضوع منحرف شدم، مثل همیشه
داشتم . یعنی سعی داشتم اینو بگم که بعضی امراض با علائم خاص خودشون پیدا میشن
مثل تب و زکام که مخصوص سرماخوردگیست
حالا اگه یه سری علائم تازه رویت بشه یعنی یک کشف تازهای در راهه؟
مثلا: دقت کنید من فقط گفتم مثلا. تازه شایدم دارم ازتون امتحان میگیرم
مثلا: اگر از شنیدن چند بارة صدای یکی در طی روز خسته نشی یعنی چه؟
یا مثلا از دیدن شماره یکی روی گوشی تلفن ذوق کنی یعنی چه؟
اصلا نه
اگه مثلا
مثلا یکی بیاد که تو منتظر اومدن و رفتنش یا شنیدنش یا دیدنش باشی
یا مثلا ممکنه در شکل حاد تر تو هر بار با دیدنش دچار التهاب و شدت ضربان قلب بشی و حتا چمیدونم باقیش دیگه خالی بندیست که پسران حوا باب کردن و اینا
حالا تا هر کجای این علائم به نظر آشنا میآد، به من بگو علائم چه مرضیست؟
خدا کنه فقط نه مخملی باشه و نه سبز که من حوصله چرا و آیا ندارم
من به شما علاقهمندم
من تعجب میکنم
من خیر و صلاح شما رو میخوام
شماهم از ملات تشخیص کم نذارید . فقط خدا کنه فکر نکنید علائم این مرض مال خودمه.
ضمن اینکه قویا چنین موارد اتهامی را رد و با اجتناب از هر گونه وابستگی به عوامل مخرب آسایش درون
رد و انکار و انزجار شدید خویشتن، خویش را ازطریق این تریبون مفت خالی بندان اینترنتی به جهانیان اعلام و استفادة از هرگونه ترفند و فریب عاشقانه را در این شرایط حساس مملکتی محکوم مینمایم
ببین همینطوری ماست بندی سر محل ما تعطیل شد. نمیدونم چی شدکه یهو اکبر آقا ماستی شد ضد انقلاب و سر از زیر هشت درآورد
ببین چه متن اعلامیهای نوشتم. ماشالله. انگار یه عمره همگی اینکاره بودیم
نه؟
آب نمیبینیم
نه؟
و ما مثل همیشه به نبودنها
نداشتنها
نخواستنها
عادت میکنیم
باور کن. ممکن است کمی دشوار. کمی سخت. اما بهخدا باز عادت میکنیم
یعنی غیر از عادت کار دیگهای نمونده تا بکنیم
البته یک راه دیگه هم هست اون این که با ملاج بری تو دیوار که
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
اما تغییری در وضع موجود داده نمیشه
اما همه اونچیزا که جبری نمیشه و نم نمه از سرمون افتاده باعث میشه که حس خواست، زندگی از یادمون بره
و این از طوفان عظیم سونامی وحشتناک تره
از موضوع منحرف شدم، مثل همیشه
داشتم . یعنی سعی داشتم اینو بگم که بعضی امراض با علائم خاص خودشون پیدا میشن
مثل تب و زکام که مخصوص سرماخوردگیست
حالا اگه یه سری علائم تازه رویت بشه یعنی یک کشف تازهای در راهه؟
مثلا: دقت کنید من فقط گفتم مثلا. تازه شایدم دارم ازتون امتحان میگیرم
مثلا: اگر از شنیدن چند بارة صدای یکی در طی روز خسته نشی یعنی چه؟
یا مثلا از دیدن شماره یکی روی گوشی تلفن ذوق کنی یعنی چه؟
اصلا نه
اگه مثلا
مثلا یکی بیاد که تو منتظر اومدن و رفتنش یا شنیدنش یا دیدنش باشی
یا مثلا ممکنه در شکل حاد تر تو هر بار با دیدنش دچار التهاب و شدت ضربان قلب بشی و حتا چمیدونم باقیش دیگه خالی بندیست که پسران حوا باب کردن و اینا
حالا تا هر کجای این علائم به نظر آشنا میآد، به من بگو علائم چه مرضیست؟
خدا کنه فقط نه مخملی باشه و نه سبز که من حوصله چرا و آیا ندارم
من به شما علاقهمندم
من تعجب میکنم
من خیر و صلاح شما رو میخوام
شماهم از ملات تشخیص کم نذارید . فقط خدا کنه فکر نکنید علائم این مرض مال خودمه.
ضمن اینکه قویا چنین موارد اتهامی را رد و با اجتناب از هر گونه وابستگی به عوامل مخرب آسایش درون
رد و انکار و انزجار شدید خویشتن، خویش را ازطریق این تریبون مفت خالی بندان اینترنتی به جهانیان اعلام و استفادة از هرگونه ترفند و فریب عاشقانه را در این شرایط حساس مملکتی محکوم مینمایم
ببین همینطوری ماست بندی سر محل ما تعطیل شد. نمیدونم چی شدکه یهو اکبر آقا ماستی شد ضد انقلاب و سر از زیر هشت درآورد
ببین چه متن اعلامیهای نوشتم. ماشالله. انگار یه عمره همگی اینکاره بودیم
نه؟
آب نمیبینیم
نه؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر