۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

عصر حجر


یادش بخیر
دوشنبه‌های بچگی‌ها 
عصر حجر می‌داد
فرد می‌دوید و فریاد می‌زد
ویلماااااااااااااا و من از خنده غش می‌کردم
حالا با یک من عسل هم خورده نمی‌شم
که هیچی
خنده‌ام هم نمی‌گیره
مگر گاهی ملیح و مشکوک به پوز خند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...