این تقصیر زندگی نیست که ما کم آوردیم
زیر سر بزرگ شدن ما نیست
اگر با همه اهل جهان قهریم
اخوان ثالث همون وقت هم همینها را دیده بود
سرهای در گریبان شدهی تلخ آدمی
آدمی که از خود امید شسته و به انتظار معجزه نشسته
آدمی که حتا زورش میآد جواب سلام دیگران رو بده
آدمی که از هر نفس بیزار و تخم نفرت میکاره
آدمی که می ترسه مهر بورزه و غرورش خط بیفته
ممکنه حتا از شوکت و جاه و جلالش بیفته
آدمی که نمیدونه لبخند چیه
پاسخ مهربانی و زیبایی را باید زیبا داد
تقصیر نه زمین است و نه زمان
حتا زیر سر مکان هم نیست
اگر انسان تلخ است و نا مهربان
از دیگران به شکوه در نیاییم که این ماییم
از مهربانی سرخورده و به دخمهی انزوا
سُر خوردیم
با این حس
دنیا لطفا زودتر تمام شو که از انسان خدا چیزی در تو باقی نیست
گفت: خدا مرده است
گفتم: آری
غم انسان او را کشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر