پنجشنبهی آزادی
سلام
سلام به روی ماهت
سلام به زندگی دوست داشتنی
سلام به دوستی که مایهی دلگرمیست و راحت جان، زندگی
چی میشه که ما بچگی یه عالم دوست داریم ولی در بزرگسالی جرات نداریم دوست تازه بگیریم؟
میخواهی چی بشه؟
همین سرهای درگریبانی که محکم خودمون را بغل گرفتیم
نمیتونه نگاهش به تازه واردی بنشینه
که سخت در گریبان است
مثال سادهتر ، اینجا و شماهایی که منو دورا دور و بهطور صبحگاهی میشناسید
اما حتا حالش نیست یک سلامی بهجای اینهمه آرزوهای نیک کنید
هر چه بدی، همون را پس میگیری
این دنیا شبیه به حوضی پر آب است که کنارش ایستادیم
سنگی بندازی
فرو میره، اما امواجی که بر سطح آب میسازه، انقدر میمونه تا
پایین پای خودمون میخوره به دیوارههای حوض و ختم میشه
و ما باز انتظاری داریم
همهچیز خوب به پیش بره
ما برو برو نگاه دنیا کنیم
با بیتفاوتی از کنارش بگذاریم و با قصههای کودکی دلخوش داشت
در اصل ما در کودکی به خواب رفتیم
فکر هم نکن سلام ژن لُری من بیطمع و صبح به صبح سلام میدم
مهر میدم، از هر سوراخی که شد
همون مهر را پس میگیرم
نه بیشتر و نه کمتر
با مهرورزی مسابقه گذاشتم
شما هم اگر از قهر با خودت و دنیا و آدم و عالم دست برداشتی
میتونی امتحان کن
برو خیابون و به مردم سلام بده، توی چشماشون نگاه کن
نه طوری که از شرم آب بره
بعد ببین با حال بهتری راه ادامه داره یا نه؟
این ماییم که راه را بر خودمون سد کردیم
چه حاجت به بیگانه
سلام
سلام دنیا
سلام زیبایی
سلام عطوفت، مهر، رحمت
ما از ذات نورانی خدا و نمی تونیم به سمت ابلیس زشتی و کین و نفرت
قدم برداریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر