بانو والده رو هر جای دنیا ول کنی، میتونی در اولین امامزادهی مسیر پیداش کنی
اخوی گرام بر عکس به هیچ چیزی اعتقاد نداره
و من در طبقات بین اینها نون و ماست خودم رو میل میکنم
و تو تصور کن اگر روزی سند بیارن که مثلن امام رضا اصلنی در مشهد دفن نبوده
مثلن مازندران بوده
میدونی روزگار چنی آدم به روز سیاه میکشه؟
اونهایی که با هر گره یک نذر میکنند
یا اونهایی که به سادگی ازش شفا و معجز دیدن
یا همین بانو والده که فکر میکنه تمام مشکلاتش به دست امامزاده صالح حل شدنیست
و همین اندکی بهش آرامش خیال میده
در برخی آیکیو و اییکیو با هم راه نمی ده منطقی یا آگاه یا عاقل و یا دانشمند باشند
و در هر ساختاری که هستند دلخوشاند
و تو تصور کن من با یک سند راه بیفتم بین مردم شهر که آقا همگی نمیفهمید
اصلن طرف از اولش هم اونجا نبوده
چی تغییر میکنه؟
مثلن به راز مهبانگ پی میبرند و باور میکنند جد بزرگوار همگی میمون بوده؟
یا اصلن بیا برعکس
من راه بیفتم و بگم بابا همگی دری دیوانهاید
من مردم و میدونم بعد از مرگ چیه؟
همهتون ول معطلیید
چی میمونه بهجا؟
باید هرکس با هر روش که هست در زندگی به خودش برسه
موضوع رسیدن به خود است نه خداوندی بر بالای سر
مهر بانو ، کاملا درست میفرمایید و در واقع گروه هایی که دنبال منافع و مقاصدی هستند سوار بر تفکرات مردم ، اگر چه ان را قبول ندارند شده وبا تایید انها اهداف خود را پیش میبرند . 10 سالم بود مشهد میرفتیم ، نزدیکی ها نمی دانم چه مصافتی مانده به مشهد ، محلی هست به نام قدمگاه ، در اطاقی کنار دیوار ، روی زمین سنگی بود سیاه بر روی سنگ کف پایی به طول حدودا 45 سانت و عرض 20-25 سانتی متر که میگفتند این جای پای امام رضاست و مردم زیارت میکردند . من در حالی که کنار ان سنگ ایستاده بودم ، یک نگاه به سنگ و یک نگاه به سقف میکردم ، چون ان سقف برای ان مرد با ان اثر پا بسیار کوتاه بود . دوستی میگفت ان محل هنوز زیارتگاه است .
پاسخحذفمتاسفانه ملت دور از جون رفقا، گشاد ایران
پاسخحذفهمیشه ترجیح دادند مشکلات و امور زندگیشون توسط امدادهای غیبی حل و رفع بشه
از عهد هخامنشیان تا هنوز ماییم و واسطههایی به سمت بالا
و به قول گلی اگه یه روز ایی دمپاییهای خدا بیفته پایین چی؟
و ما ماندیم و خدایی اون بالا
و نیازمندان بسیار در این پایین
روزی از مادرم سوال کردم: اگه بری اونور و راهتون ندن و بگن همه عمر بت پرستی کردید. چه میکنی؟
بیچاره رنگش شده بود مثل گچ دیوار
زودی حرفم رو پس گرفتم که:
البته اونی که راه نمیدن. منم نه شما