این یادت هست؟
بله می دونم نارنگیست، از نوع بندری
اما برو عقب
به ایام مدرسه و اراذل بازی
یعنی اصولن این رو به یاد همون وقتها خریدم
پسرها میاومدن جلو و با یک پرسش سر بالا میرفت و با فشردن پوست ....
باقی داستان رو بدون
دخترها زار میزدن و یکراست به سمت دفتر برای شکایت میرفتن
یا مصرف بهینهاش این بود که
می ذاشتیم روی بخاریهای ارج قدیمی
اوایل بوی خوشی داشت، تا به وقت سوختن میرسید و ما
با همین شادیهای کوچیک تا عرش میرفتیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر