زمانی که واحد بالایی خالی شد و اخوی رفت پایین
ماتم گرفتم که حالا بعدش یعنی چی؟
همون زمانی بود که شبانه روز با صدای استاد شهبازی زندگی میکردم و مشق
ادمیت
همه رو میسپردم به روح هستی و حتم کرده بودم
هر چه پیش بیاد حتمن بهترین شکل رخ دادها خواهد بود
که زد و فرشته بانو بال زنون اومد و نشست روی بوم خونهمون
بعد درست و درمون یاد گرفتم که وقتی چیزی رو به قصدت؟
روحت ؟
نظام هستی و .... اینا
یعنی تو برو در بهترین شکل چنان لحظات رو سپری کن
چنان که همهچیز شده و تو منتظر چیزی نیستی
القصه
هشت ده روز پیش، پیرو احوالپرسی از جناب همسرشان به گفتگو بودیم که نمی دونم چی بود و چی شد که من گفتم:
همین چند روز دیگه میشه هزار سالم
پرسید:
تولدت شهریوره؟
- آره
و تمام شد و گذشت
در این مدت از صدای پای افراد خانواده از احوال حضرت پدر مطلع میشدم
که:
همه چیز آرومه
ظهری تماس گرفت و پرسوجو کرد : خونهام؟
و بعد هم مطمئنم کرد کار داره و نمیتونه بیاد داخل و باید بره
یه کار دم دری
وقتی در رو باز کردم و این رو بهم داد
با تمام وجودم ذوق زده شدم
مگه من کی ام که تو این کنج خونه ، حتمن لازمم باشه
گل از هستی و زندگی بگیرم؟
به این شیوهی زیبا
الهی شکر
هنوز تا تاریخش مونده ولی آغاز بسیار خوبی بود
راستی
امسال از اولش با رز سرخ و سیاه شروع شده و تا هنوز هم هست
شکر که همهی لحظات زندگی دارای زبان و مفهوم کامل و خاص خودشه
که فقط باید هوشیارانه لحظات را رصد کرد
درود به روحت زندگی
درود به فرشته بانو
درود به خدا
گرچه 4 روز تا سالروز تولد شما مانده
پاسخحذفپیشاپیش این روز را به شما شاد باش میگم
برای شما آرزو می کنم ، هر آنچه از خداوند میخواهید .
و
تقدیمتان
همه گل های سرخ در...
تشکر
حذفدروغ چرا ؟ دیدم جمعه جمعه آقامه! گفتم بیام برای چاق سلامتی یکی از سوته دلان عالم-همونی که بتمامی روزگارشو به گیاه و قلم و رنگ پیوند زده و مدام در کاوش رازهای انسانی پیرامونش، ذهن و درونش رو خانه تکانی می کنه- داد جارويی به دستم آن نگار .. . .. گفت کزدريا برانگيزان غبار
پاسخحذفبیاد قدیم که سرزده میرفتیم منزل دوست و آشنا و در نبودش براش چند خط می نوشتیم پشت در خونه: سلام قربان - تولد هزار سالگیتون با چند روز پس و پیش مبارک- آمدیم با اهل و عیال تشریف نداشتین- روز جمعتون به خیروخوشی و سلامتی - انشالله تولد ده هراز سالگیتون رو جشن بگیریم :)
سلام علیکم همشهری.
حذفبه روشنی و مبارکی گاو همسایه یه بچه به دنیا آورده رفته بودیم، دیدنی
چه گاوی و چه گوسالهای
تو این حیاط قدر قربیل ماییم و این دل تنهایی
دل خوش به آمدی و رفتی شمام می ذاری یه موقعی میآی که ما نیستیم
به هر جهت دلخوشم به اینکه هر کی یادش نباشه هم شما هستی
دلت شاد و بیآرزدگی زدست اغیار
زندگی از آن شما باید