باز خدا را شکر که در این آخره حیرونی شماها هستید که به من فکر میکنید و دوستم داشته باشید
وگرنه تا همین دیروزا معتاد شده بودم و الان دم ترمینال میخوابیدم، حتی شاید کارتن خواب شده بودم؟
باور کن زندگی سراسر این شوخی های ساه است و فاصلههای چند سلام از هم
زبونم خوره گرقته، الان هم از بیخ عرب شده
چون خودم و یک نیمه شب گم کردم و هنوز دنبالش میگردم
زندگی من یعنی همین یا دنبال سایهام میگردم،
یا دنبال لنگه کفشم؛
حالا که بهکل خودم رو گم کردم
کاش میشد کمی ننه من غریبم در بیارم و جلوی شماها هم کم نمیآوردم
این خانم بودن یا اداش رو درآوردن،
خودش ماسکی شده روی تمام زندگی و زنانگی پاکیزه،
مقدس و طبیعی من
سلام....
پاسخحذفخوشحالم از بودنت...
همینم خودش کلیه....
اگه از ماسک میگی هم هممون داریمش....
مواظب خودت باش...