تا وقتی کوچیکیم دو پله یکی میکنیم و کلی چونه میزنیم این سن رو یکمی بکشیم بالا. بلکه ما هم آمدیم قاطی آدم حسابیها و چهار کلام حرف بزنیم
خبر نداشتم آزادی یعنی همینکه کودکیم.
بهقول گلی« تا میتونی غلط حرف بزنه. تازه همه بیشتر خوششون میاد و میگن:
آخی چه بچه نازی. ببین به بیسکویت میگه بیدکویت! بعدش تازه همه با هم میخندن» اما حالا یک گاف ناقابل کافیه تا همه شرفت به معامله بره
اگه هنوز سیزده سالم بود، تا میتونستم پا به زمین میکوبیدم که ، نمیخوام
یا، اون و میخوام
میتونستم جسارت داشته باشم برای حرف بزرگ رو گفتن. خدایا چه کردم که دلم آب رفته و شهامت هیچ کاری را ندارم؟
نمیشه همه چیز زیر سر نبود عشق باشه.
من وقتهای زیادی بی عشق زیستم و خوش بودم
باورهام متزلزل شده.
بذار صادق باشم. من پالتی با مجموعهای از رنگها .
این هم رنگ غروبی.
بالاخره اینها همه بخشهای پشت پرده اجتماعی منه
خبر نداشتم آزادی یعنی همینکه کودکیم.
بهقول گلی« تا میتونی غلط حرف بزنه. تازه همه بیشتر خوششون میاد و میگن:
آخی چه بچه نازی. ببین به بیسکویت میگه بیدکویت! بعدش تازه همه با هم میخندن» اما حالا یک گاف ناقابل کافیه تا همه شرفت به معامله بره
اگه هنوز سیزده سالم بود، تا میتونستم پا به زمین میکوبیدم که ، نمیخوام
یا، اون و میخوام
میتونستم جسارت داشته باشم برای حرف بزرگ رو گفتن. خدایا چه کردم که دلم آب رفته و شهامت هیچ کاری را ندارم؟
نمیشه همه چیز زیر سر نبود عشق باشه.
من وقتهای زیادی بی عشق زیستم و خوش بودم
باورهام متزلزل شده.
بذار صادق باشم. من پالتی با مجموعهای از رنگها .
این هم رنگ غروبی.
بالاخره اینها همه بخشهای پشت پرده اجتماعی منه
اما من تازه دارم جسور میشم....
پاسخحذفنکنه بعدا ها باز قراره اب برم...
خاله!!!
مواظب خودت باش....